۳ پاسخ

اصلا این مادر چه موجودیه

اخی عزیزم خیلی ناراحت شدم
اما نکران نباش عذاب وجدان هم نداشته باش بچست دیگه زود خوب میشه
منم یه شب با دوستای همسرم رفتیم بیرون میخواستن جوجه درست کنن به لحظه رفتم واسه اهورا اب بیارم اهورا یه تیکه زغال داغ برداشته بود دست بچه سوخت و توی یه لحظه تاول زد خیلی بد بود منم تا خوب شد انقدر گریه کردم اما بچه زود خوب میشه همش میگذره

نیکان تو هفت ماهگی بایه لحظه غفلت منو باباش با چایی داغ دچار سوختگی درجه سه شد فقط خدا میدونه ما چی کشیدم
خدا هیچ بنده ای رو با بچش ازمایش نکنه😔

سوال های مرتبط

مامان آرسام مامان آرسام ۲ سالگی
خانما تو رو خدا بیاین کمک نمی‌دونم چه خاکی تو سرم بریزم گیج شدم دیروز پسرم تو اتاقش بازی میکرد منم پیشش بودم دستش و دستگیره فلزی کمدش برید و همه جاش پر خون شد اصلا نفهمیدم کجای دستش هول شدم شستم دیدم پشت دستش چند تا دستمال کاغذی گذاشتم روش تا خونش بند بیاد ببریم بیمارستان یعنی بیشتر از ده تا دستمال پر خون شد اولش بردیم بیمارستان خصوصی گفتن به بچه ها اینجا نگاه نمی کنیم ببرین بیمارستان دولتی بردیم اونجا هم اینقدر شلوغ بود اصلا به آدم توجه نمی‌کردم ۳ساعت منتظر موندیم آخرش یه پرستار تازه کار قرار شد بخیه بزنه منم ترسیدم دیدم خونش بند اومده گفتم بخیه نمی‌خواد فقط پانسمان کنین بریم با رضایت خودمون آوردیم الان پانسمانش و عوض میکردم چسبیده بود به زخمش دوباره کلی خون اومد و اونقدر گریه کرد همسرمم میگه تقصیر تو دیروز نزاشتی بخیه بزنن الان یه ماه هر روز اینجوری بچه عذاب میکشه الان من چه غلطی کنم به خدا دلش و ندارم بخیه بزنن براش اونقدررر گریه می‌کنه بچم هلاک میشه از این ورم هر روز اگه قرار باشه اینجوری اذیت بشه من میمیرم 😭😭همسرم میگه الان زخمش تازش پاشو ببریم بخیه بزنن چیکار کنم من؟؟؟