۷ پاسخ

اگه حتی دردزایمان باشه تابعداظهرطول میکشه نگران نباش ساک بچه رواماده کن خودتم درازبکش هروقت دردشدیدداشتی زنگ بزن اژانس بروبیمارستان ولی فکرکنم این درداتوهفته اخرطبیعی باشه چون بچه داره راه خودش پیدامیکنه

ساک و کلید و لباس هاتو آماده کن
نگران نباش حالت بدتر میشه
استراحت کن بیشتر
فکرنکنم یه روزه چیزی بشه عزیزم ولی آمادگی ضرر نداره

به خودت تلقین نکن انشالله که چیزی نیست استراحت کن

بزن ب بیخیالی توجه نکن ک رفته فک کن همینجاهاس

عزیزم حتما تو این ماه باید کسی کنارت باشه الآنم اصلا استرس نداشته باش فقط استراحت کن

اصلا ب خدت استرس وارد نکن

تو این هفته حساس تنها نباشی بهتره

سوال های مرتبط

مامان 💞دوتا دخمل💞 مامان 💞دوتا دخمل💞 روزهای ابتدایی تولد
((خاطره بارداری اول 2))
تو ایام بارداری استرس و مشکلاتی داشتم
و متاسفانه ویار خیلی شدید داشتم حتی آب نمیتونستم
بخورم و تو بارداری ۱۵کیلو کم کرده بودم
خیلی روزهای سختی بود درد و بی خوابی و ویار
که درس خوندن و همه زندگیم مختل شد
هیچکس کمکم نبود و حتی شرایط اینکه برم خونه مامانم و... نداشتم

اول ۷ماهگی بارداریم کرونا شدید گرفتم
اما دستگاه اکسیژن نبود و شرایط خیلی سختی بود
و همسرم با رضایت خودشون منو از بیمارستان ترخیص
کردن
و از اونجا از تو بیمارستان که شرایط سخت بود و کرونا
و ترس و استرس و نگران دخترم بودم که برای اولین
بار دچار حمله پانیک شدم اما دکترا فکر میکردن علتش
کروناست

خیلی خیلی خیلی روزهای سختی بود
چندین و چندبار تو خونه فقط به چشمای همسرم نگاه میکردم و اشک‌میریختم و اشهد میخوندم واقعا مرگ رو
به چشمام دیدم
همون روزا هیچکس هیچکس به دادمون نرسید
ختی ی فرد خیلی خیلی نزدیک به همسرم گفت
اینقدر نگران نباش نمُرده که😔

واقعا روزای خیلی سختی دوتامون تحمل کردیم
تنهای تنهای نه خانواده من نه خانواده همسرم هیچ
کس حتی یک کاسه سوپ دستمون ندادن
فقط یکی از خواهرام دلسوزی میکرد اما یک شهر دیگه
بود و کاری از دستش بر نمیومد

چندین و چندبار بیهوش شدم و بالاخره ۱۵روز لعنتی
فقط و فقط به لطف خدا تموم شد❤️