عزیزم فکر نکن تنهایی
من امروز سرمو کردم توی پتو تا تونستم جیغ کشیدم و گریه کردم
یهو دیدم دخترم داره نگام میکنه
الکی مجبور شدم بزنمش به آهنگ و دست و نی نای نای
دلم یه خواب درست میخواد
یه غذای بدون استرس
یه بیرون تنهایی
ولی عشقشون انقدر زیاده که میشه تحمل کرد
یه سوال میتونی خودتو بزاری جای اونا که بچه ندارن؟؟؟
اونا حاضر خدا بهشون بده به هر حالتی
همه همینن
هرچی بیشتر شاکی باشی بیشتر اذیت میشی
سلام دقیقا هممون کم اوردیم خیلی سخته مخصوصا چالش های سخت نوزادی وگریه های بچها وبی خوابی وسرماخودگیشون وشیرنخوردنشون دلمون آتیش میگیره وهمش استرس داریم جایشون درده ..انشالا تنشون سلامت باشه زودبزرگ بشن که این سختی ها فراموش بشن بخدا من ازصبح تا آخرشب سرپا هستم کلی کارخونه هس دوربه دورحموم میکنم یاسرم صاف میکنم همشم توخونه ام فقط میگم خدا سلامتی بده بچهامون وزودبزرگ بشن بگذره
اکثر مامانا و بخصوص خودم حال تورو دارم
عزیزم خیلی سخته مخصوصا برای من ک افسردگی هم دارم😭😭😭😭😭
زایمان خیییلی وحشتناکی داشتم. ۱۷ ساعت درررد شدید ..
پسرم که ب دنیا اومد، مادر نداشتم. خودم بودم و همسرم. هردو بی تجربه و ناشی. لحظه ای چشم از بچه برنمی داشتیم.
هربار نزدیک یک ساعت مینشستم تا خووب شیر بخوره. بعد ک پامیشدم برم دسشویی ، میخواست یه ذررره نق بزنه همسرم میگفت واای گرسنه س.نرو بیا شیر بده و من راه رفته رو برمیگشتم...دیگه حمام رفتن خودم ک بماند🫠
شبها مدام گریه میکرد و تا صبح دوتایی بیدار بودیم
از سختی های حموم بردنش نگم که عذاب بود برامون.. ب هر نحوی گذشت و هرکی میگفت بچه دوم!! من جلوش درمیومدم که اصصصصلا.
تا اینکه بعد از دو سال ب لطف نعمت فراموشی، دلم دختر خواست!
خدا داد
این بار برعکس دفعه قبل همه چیز راحت تر بود برام.
بیشتر وقت دخترم با برادرش سپری میشد.یه روز ب خودم اومدم دیدم دخترم راه میره😁
پسرم تربیتش میکرد، بهش میگفت: ب مامان بابا نگو "تو" ! بگو"شما"
یادش داده بود پاهامونو ببوسه😍
حالا جفتمون جور بود
هم پسر داشتیم هم دختر
تا اینکه گفتن جمعیت ایران با بحران روبرو شده، بخاطر کشورمون، بخاطر بچههای خودم، تصمیم گرفتیم بعد از ۷سال، باز بچه دار بشیم..
این بار هم پسر.😊
حالا برخلاف دفعه اول، چون تجربه داریم، شرایط مون خییییلی متفاوت شده.راحت تریم.
دغدغه های مادر اولی ها رو ک اینجا میخونم، گاهی خنده م میگیره. ب خودشون سخت میگیرن (البته باید بهشون حق داد)
واقعا ب عینه دیدم تعداد بچه ک بیشتر میشه زندگی شادتر میشه و تربیتشون راحت تر..
عزیزم هیچ بچه ای مثل محمدحسین نیست بخدا😂😂😂😂اینقد این پسر اذیت میکنه و بلا هست که باباش که اینقد دوسش داره و میمیره واسش دوشب پیش گفت حاضرشین بریم خونه مامانت
من روزای اول گربه میکردم افسردگی زایمان اومده بود سراغم داغون بودم
همش میگفتم وای من چجوری نصف شب بیدارشم بهش شیر بدم
ولی خداروشکر با همه سختیاش میگذره
مطمئنم یکی دوماه دیگه به این تاپیکت بخندی عزیزدلم
تو بهترین مادر دنیایی❤️❤️❤️
همه این روزها میگذره تا چشم به هم بزاری بچت بزرگ میشه و دلت برای این روزها تنگ میشه عکسهاشو نگاه میکنی و با خودت میگی ای کاش از اون روزها بیشتر لذت میبردم دلت میخواد یه بار دیگه پسرت محکم بغلت کنه و از پیشت جم نخوره و اصلا سختی این روزها رو به یاد نمیاری اینو یه مامانی بهت میگه که سه تا بچه داره .🥰
عزیزم مادر شدن همینه حالا اذیت های بچه دای مونده فعلا ک چیزی نشده اینجوری کم آوردی خدا رو شکر ک سالم این روزا چ بخوای نخوای میگذره تو سعی کن با پسرت خوشحال باشی بترکونی ک بعد ها ک بزرگ شد ی خاطره خوب از نوزادی داشته باشی
واقعن شرایط با بچه خیلی سخت😮💨😮💨😮💨مخصوصن من بچه اولم پسر هنوزم ۴سالش پدرم دراوردو میار..ولی این وابستگیه دوتاشون دارم خیلی واقعن بد ..اط صبح کلی کار دارم ولی ب هیچی نمیرسم،امروز حتی ناهارم نپختم🤢🤢🤢
اره واقعا خیلی سخته من واقعا بریدم ولی خیلی شیرینه🙃
منم باید هر روز دوش میگرفتم الان سه روزه حموم نرفتم واقعا کلافه ام الان میخوام بخوابونم پسر بزرگم کنارش باشه برم حموم
من که از ظهر ناراحت خوردم به جز یه دونه چای هیچی نخوردم یعنی وقت نکردم بخورم 🥺 الان هم منتظرم پسرم بخوابه شام بخورم🥺🫤🫤
آره خیلیییی سخته 😭😭
میگذره....من حتی دسشویی هم نمیتونم برم
چون میاد پشت در گریه میکنه
غذاهم روزی یه وعده اونم دولقمه میخورم
ولی دوسش دارم و همشو به جون میخرم
چشم به هم بزنی گذشته
بهش فکر نکن
یکسال به قبلت فکر نکن
فکر کردن زیادی هم بیشتر آدمو عصبی میکنه....میگذره خودش سخت هست تو برا خودت سختسختترش نکن با فکر و خیال
اره سخته منم فک نمیکردم مادرشدن اینقد سخت باشه ولی شیرینی های خودشو داره
پسر منم دایم چسبیده بهم ی وقتایی حس میکنم خسته شدم ولی باز میبینم نه ارزشش رو داره
توام اینجوری نگو دو روز دیگ دلت تنگ میشه واس این روزا
همه مون همین شدیم غصه نخور
🥺🥺🥺
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.