بعد از ده روز مامان و مادرشوهرم رفتن ، حتي خيلي شبا شوهرم شيفت شب بود تنها بودم ، ولي خيلي سخته هر چي ببشتر پبش باشن بهتره تا حالت بهتر بشه
من از ۱۰روزگی اومدم خونه خودم کارا و غذا هم خودم درست کردم
من بعدده روزمامانم رفت خونش البته قبل ده روزم مریض شده بودهمش خواب بود
من به از ده روز الان یک هفته مامانم رفته
من بعد ۱۴ روز مامانم رفت دیگه و من خیلی خیلی اذیت شدم تا میتونی کنارشون بمون
بعد ده روز
من بعد بیمارستان مستقیم آمدم خونه خودم و از اول با بچم تنها بودم کسی رو نداشتم همیشه به خودم میگم زائو بدبخت منم
از روز اول تنها بودم.با شوهرم و یه بچه ی دیگه😔
من از ۱۰ روزگی اومدم خونه ی خودم ولی مامانم غذا درست میکرد برام میآورد و کارای خونه مو میکرد
من هفته اول برگشتم خونه خودم ولی الان پشیمونم ،کمر دردام موند .تنهایی به خودتو بچه سخت میگذره
سعی کن تا هر چند روز میتونی کمک بگیری ک اذیت نشی ،عجله نکن برا تنها شدن با نی نی و کارای خونه
از 20 روزگی از اردبیل پاشدم اومدم کردستان خونه خودم نه مادری نه خواهری ن مادر شوهری. فقط خدا وشوهرم درسته اوایل سخت بودم الانم هست ولی تا آخر ک نمیمونیم خونه مادر یا اونا نمیان تا آخر بمونن.
برای دخترم بعد ده روزگی مادرم رفت خونش منو شوهرم شیفتی بیدار بودیم بخاطر کولیکی که داشت تا صب گریه میکرد😅
خب میگه بمون بمون دیگه🫠
من دوهفته پیشش بودم
خونم با مادرشوهرم هستم
از وقتی که مرخص شدم اومدم خونه مامانم ...معلوم نیس کی برمیگردم خونه اگه برگردم کمکی فقط شوهرم🫠
من از ۲۰ روزگی رفتم خونه خودم ولی انقدر خسته شدم دست تنها روز اول انقد روم فشار اومد فرداش برگشتم دوباره خونه مامانم
اگر خودت مشکلی نداری بمون تا انرژی خودت برگرده بعدش برو خونه خودت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.