۷ پاسخ

عزیزم میدونم سخته مخصوصا بچه اول
ولی به خودت مسلط باش خیلی زود دلت برای این روزا تنگ میشه
تایمی که خوابه ظاهر خونه رو تمیز کن تا شوهرت هم چیزی نگه بیشتر ناراحت بشی

شرایط برای اکثرا مامانا همین شکله موقعی کوچولو خوابه کارای خونه انجام بده یاخودتم بخواب استراحت کن اگه خسته ای موقع کارخونه یه چندتااسباب بازی بزارجلوش سرگرم میشه کارتون انجام بدید واسه تب هم استامینوفن بهش بده هم تبش کنترل میشه هم دیگه بی قراری نداره

از مادرتون اگه تو یه شهر هستید کمک بگیرید
انشالله خدا بهتون ثواب میده
بخاطر همین بهشت زیر پای مادرها هست
منم گاهی خسته میشم
باید صبور بود
من کوچولو دندون درد داره صبح بیدار شد نخوابید همینجور بی تابی میکرد باباش گفتم نبردش بیرون
خودم بردم خوابید
آوردمش داخل
منم سرکار میرم هم خونه داری
انشالله بزرگ میشه

پسر منم یه تایمی اینجوری بود میذاشتم تو آغوشی و کارام رو میکردم یا اگر مادر یا خواهرت نزدیک هستن هفته ای یکبار بگو بیان کمکت

عزیزدلم این چه حرفیه ، این روزا میگذره میدونم سخته ، هممون تو این شرایطیم، کمی صبر داشته باش ،وقتی اینهمه دغدغه بچتون داری خیلیم مادر خوبی هستی مثل تو اصلا تو دنیا پیدا نمیشه . صبر کن ، برو کمی گلاب بو کن آروم شی ، کارای خونه رو انجام دادنی به بچت توجه کن باهاش حرف بزن آروم میشه خوشگلم

بچه اولته؟

عزیزم این روزارو همه گذروندن
چیزی که میتونم بهت بگم اینه که میگذرن و این روزا و یه روزی دلتنگ میشی
سعی کن خودتو با شرایط وفق بدی و بپذیری تا سخت تر نشه برات
کاری که آرومت میکنه رو انجام بده گریه کن حموم برو کارای خونه رو سر حوصله و‌کم کم انجام بده
این روزا که ماندگار نیستن
چند سال دیگه خودت به خودت میگی زیادی سخت گرفته بودم...

سوال های مرتبط