سلام مامانا
ما دو روزی هست شیرازیم
خاستم بهتون بگم مهراس مسیر ۱۲ساعته توی ماشین رو راحت برای خودش یا خابید یا با دندونی جدیدش بازی میکرد اصلا اذیت نکرد شبم رسیدیم ی کم بازی کرد با پاها و دستاش خوابید
فرداش تو کالسکه جای دیدنی رو گشتیم از صبح تا ۴بعد از ظهر بعد اومدیم استراحت کردیم و باز ۶ رفتیم تا نصفه شب بیرون یعنی جیک این بچه در نیومد همینطوری میخندید و تو همون کالسکه اش میخابید
برای راحتی خودمون وسایلشو توی کوله کوهمون گذاشته بودیم هرجا گشنش میشد شیر درست میکردم میدادم میخورد اصلا اذیتمون نکرد بلکه باعث شد بیشتر بهمون خوش بگذره
ولی فرداش که رفتیم تخت جمشید چون نمیزارن کالسکه وکوله ببریم ناراحت بود و کلا هوا افتابی بود مشخص بود بهش خوش نگذشته دیگه ماهم به فرمان ایشون برگشتیم خود شیراز
خلاصه سرتونو درد نیارم مسافرت با بچه اصلا اصلا سخت نیست مخصوصا اگر همسرتون کمکتون کنه

۷ پاسخ

سلام عزیزم ب سلامتی همیشه دلخوش باشین ایشالا. شیرخشک مهراس عوض کردین؟ من تروویتال شروع کردم

عه خداروشکر.شیر خودتون رو نمیدین؟

آخی پسر من در حد 5دقیفه ارومه نابود شدم

ماهم هروقت رفتیم مسافرت پسرم ازیت نمیکرد اصلا تو. راه همش خاب بود

منم دوبار رفتم مسافرت با نویان خوش گذشته

همیشه به تفریح وشادی عزیزم
ولی بچه بابچه متفاوته پسرمن بیشتراز ۱ ساعت توی ماشین باشه قاطی میکنه

ما ی ماه پیش،رفتیم شمال دخترم اذیت کرد همش گریه میکرد

مقالات مرتبط

استفاده از کالسکه
بهترین زمان استفاده از کالسکه نوزاد چه موقع است؟
بازی با نوزاد
اهمیت بازی با نوزاد + ایده‌هایی برای بازی با نوزاد
نگهداری از چندقلوها
نگهداری از چندقلوها | مراقبت از نوزادان دوقلو یا چندقلوها
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟

سوال های مرتبط

مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۰ ماهگی
تجربه ی خرید با پسری بار اول با کالسکه توی روز گرم!!!!!
خب من تصمیم گرفتم روزی دوبار ی بار صبح ی بار عصر بچمو ببرم بیرون صبحا برای خریدای خونه که لازم دارم
عصرا پیاده روی
دفعه اولی که میخاستم با پسری برم خرید ساعت ۱۰۳۰ صبح بود هوا ام گرم بود من سایه بون کالسکه رو گذاشتم و خب طبیعی بود یکم میترسیدم بچه اذیت نکنه مسیری که میخاستم برم حدود ده دقیقه بود
اول بگم که پسرم رو قبلا با کالسکه برده بدیم بیرون با شوهرم اما کوچیکتر بود حدود دوماه پیش
الان که میخاستم برم اول توی خونه گذاشتمش کالسکه ببینم وایمیسته یانه
خیلی نق میزد اما خب من گذاشتمش و برای توی راه ی شیشه شیر /ی شیشه آب جوشیده ی سرد/ پستونک/دستمال پاک کردن دهن چون پسرم نمیذاره پیشبند ببندم براش/ عزوشک/ جغجغه برداشتم توی خونه تیشرت شلوارک تنش بود اما من برا بیرون ی زیر دکمه استین کوتاه تنش کردم چون گرم بود
خلاصه بردمش پایین و دم در خونه گذاشتم توی کالسکه تا بیرونو دید اروم و خوشال شد و تا اونجا رفتیم جیک نزد بعد من خرید کردمو یکم شیرخورد و برگشتیم فقط مشکل این بود که من سبد خرید نبرده بودم خریدام سنگین بود و همزمان با کالسکه هول دادن سخت بود
وگرنه خوب بود تا رسیدیم خونه نیم ساعتی چرت زد و منم ب کارام رسیدم
پایان.😁
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان سیاوش وساحل👼 مامان سیاوش وساحل👼 ۱۲ ماهگی
رفتیم کوهسنگی هوا خوب بود ♥😍
سیاوش اصلا جای بچه های دیگه یا گم میشد یا هولش میدادن بردمش همونجا خانه بازی خیالم راحت تر بود😍🫰🏼
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان قند مامان قند ۵ ماهگی
تجربه واکسن چهارماهگی
اول بگم بچه با بچه فرق میکنه ، رفتیم بهداشت بعد از قد و وزن ۳تا آمپول تزریق کردن که اولی و اصلا متوجه نشد بعدی ها هم تا از تخت بلندش کردم بغلش کردم آروم شد اومدیم خونه انگار نه انگار مثل همیشه میخندید بازی میکرد و خوشبختانه تا شب همینجوری بود یکم تبش تا ۳۷ رفت که لباساشو دراوردم پاشوره نیاز نبود ، فقط بچه اصلا نمیخوابید حتی با استامینوفن هم خوابش نمیبرد و تا صبح بیدار میشد خوابش نمیبرد در حد چرت میخوابید فقط اینش اذیتمون کرد اما دگ ظهر به بعد اوکی شد قشنگ خوابید کمپرس سرد روز اول کمی گذاشتم اما دیدم درد نداره گرم و نذاشتم در کل خیلی خیلی سبک و راحت بود خداروشکر خیلی با ۲ماهگی فرق میکرد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۸ ماهگی
سلام مامانای خستگی ناپذیر😍🌼
خب من اومدم تجربه ی سفرمو بگم❤ما برای اولین بار سه تایی رفتیم مشهد و لذت بخش ترین تجربه شد برام باهمه ی چالش ها و سختی هاش
اول اینکه حتتتتماااا کالسکه همراهتون ببرین،عصای دستمون بود،همه جا با کالسکه میرفتیم حتی وقتی خواب بود میذاشتمش تو کالسکه راحت میخابید و میرفتیم بیرون
لباس به اندازه کافی ببرین مخصوصا الان ک هواگرمه،زیرانداز برای بیرون ک نی نی هاتونو روی زمین نذارین،من ست مسافرتیش همراهم بود توحرم میخوابوندمش روش
اصلا سخت نگیرین وحساس نباشین،بچه ها با شرایط وفق پیدا میکنن...
ما هوایی رفتیم و اصلا سخت نبود،خداروشکر گوش درد هم نگرف...

خلاصه ک خیلی خیییلی چسبید حتی با سختی هاش و بیخوابیاش
راستی همتونو دعاکردم،هرکسی ک کامنت گذاشته بود رو اسم اوردم جلو گنبد آقا😍😍
درمورد هتل و هزینه سفر اگه سوال دارین تو کامنتا بپرسین❤
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان آروین مامان آروین ۸ ماهگی
امروز برا اولین بار با ماشین کلیییی گشتیم رفتیم مرز سرو

خیلی میترسیدم با آروین مسافت طولانی برم ،ولی خدا رو شکر اصلا اذیت نکرد😬😍
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هامون مامان هامون ۱۰ ماهگی
ما يه ٤روز رفتيم سفر و واقعا تحربه خوبى بود با بچه اولا اصن اذيت نكرد و بيشتر مواقع تو ماشين كه خواب بود بيرونم بوديم همه چي رو با كنجكاوي نگاه ميكرد و خيلى پسر خوب و خوش اخلاقى بود اميدوارم همينطور بمونه ازم قول گرفتن سرش! 😅 🧿هر كي نازش ميداد ميخنديد و دلبرى ميكرد جالب اين بود كه ني ني همسن خودش مىديد انگار متوجه ميشد و با تعجب نگاه ميكرد و بعدم ميخنديد خلاصه وقت خوردنشه … 😚😁 تو اين هفته كلى آقا مهارت پيدا كرده الان ديگه خودش دست دراز ميكنه وسايل رو بگيره و تلاش ميكنه رو زمين بخزه و با دهنش كلى صدا در مياره و غر غر ميكنه …روند تكاملي نوزاد واقعاخيلى جذابه كه چطور يكي كه تا يكماه قبل نمتونست كلشو تكون بده حالا تلاش ميكنه چهار دست و پا شه …
مامان Arsaan مامان Arsaan ۹ ماهگی
امروز آرسان خیلی اذیتم کرد از ۶ بیدار اصلا نخابید همش گریه میکرد حتی نمیزاشت شیرشو درست کنم منم عصبانی شدم از دستش چن بار سرش داد
زدم بردمش ی کم با کالسکه چرخوندمش تو کوچه تو کالسکه هم واینمیساد فقط بغل میخواست بعد آوردمش خونه خیلی خابش نیومد اما نمیخابید از صبح هرکاری کردم نخابید ک نخابید
اینقدر گریه کرده بود قرمز شده بود اومدم همینجوری ک تو بغلم بود ی کم نبات داغ درست کردم خابید الان جون ندارم خونمو جم کنم این وضع خونه من
کمد دیواری رو ریخته بودم بیرون ک ی کم جا ب جا کنم لحافارو بندازم تو آفتاب
دیگه جون ندارم جمشون کنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نیکا مامان نیکا ۸ ماهگی
مامانا با بچه هاتون تو ماه نیکا چه بازی هایی میکنید کی بازی میکنید نیکا خیلی گریه کرد الان تا خوابید حتی شیر هم هر کاری کردم نخورد 🥲شربت دلدرد هم دادم بهش ولی انگاری لج کرده بود راه می‌بردم گریه میکرد زمین میذاشتم گریه میکرد بازی می‌کردم اول میخندید بعد گریه میکرد الان خیلی ناراحتم یعنی من مادر بدی هستم🥲از یازده بیدار شده بود اصلا نخوابیده فقط ساعت یک ربع به دو تا ساعت دو همونجوری که شیر می‌خورد چشماش بسته بود ۰🥲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سوران مامان سوران ۱۲ ماهگی
مامانا سلام
بیاید یا به من راهکار بدید یا همدردی کنید😔
ظهر خواهرشوهرم زنگ زد بیا باهام برا بچم خرید کنم منم گفتم باشه همین که وارد پاساژ شدیم گذاشتمشتو کالسکه یا خدا جنان جیغ میزد و گریه میکرد زهرترک شدم همه نگامون میکردن اصلا اروم نمیشد وحشتناک گریه میکرد سریع ماشین گرفتیم اومدیم خونه خواهرشوهرم ییکم شیر دادم اروم شد بازی میکرد باز خابش اومد شرو کرد گریه های شدید اصلا تو این ۴ماه اینجور گریه نکرده خاهرشوهرم مرده بود از ترس همش معذرت خواهی میکرد بازم برگشتم خونه گذاشتم تو گهواره خابید اخه جرا فقط تو خونه خودم و گهوارش میخابه و ارومه اصلا رو زمین نمیخاب😭😭😭😭😭بخدا خستم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان سوفی👼🏻❄️ مامان سوفی👼🏻❄️ ۱۰ ماهگی
بدون کالسکه با بچه بیرون نرید
بدون کالسکه با بچه بیرون نرید
بدون کالسکه با بچه بیرون نرید


اومدیم لباس بخریم نخریدیم برگشتیم

#کمردرد
#خریدکنسل
#پدرمادرناکا
#پشیمانی
#بچه‌اسیرم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان بچه مامان بچه ۴ ماهگی
مامانا بیاین یه تجربه بگم از واکسن پسرم
واکسن پنتا دوماهگی گه زدن رو پاش حوله سرد گذاشتم شب که شد پاش ورم کرد دردددد میکرداااا بچه انقد گریه کرد دیگه صداش در نمیومد تا صب تو پاشین گردوندیم ولی ۴ ماهگی از همون اول حوله گرم گذاشتم خیلی بهتر شد اصلا اذیت نکرد شبم راحت خوابید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فرنیا و آنیا👩‍👧‍👧 مامان فرنیا و آنیا👩‍👧‍👧 ۱۳ ماهگی
کالسکه دو قلو پشت هم دارم دلیجان اصلا خوب نیست 🤦🏼‍♀️بچه عقبی پاش له میشه خاک تو سرشون با این چیز درست کردنشون
میخوام خارجی کنار هم بگیرم شانس من چهقدرم گرون شده
تجربه شما از کالسکه چیه مامانا برای دو قلو ها😊
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ماهلین🫀🥹 مامان ماهلین🫀🥹 ۱۰ ماهگی
تجربه ی سفر با بچه ی ۴ ماهه...🎀





خداروشکر زیاد اذیت نکرد اما خب دیشب تا صبح نق میزد هر نیم ساعت یبار برا شیر بیدار می‌شد ولی خب دیگه بچه اس با صبروحوصلگی پیش رفتیم شکر خدا خیلی خوش گذشت اگه شما هم می‌خوابین برین مسافرت دریغ نکنین برین مطمئنن برا شماهم خیلی خوش میگذره 😍👌
مقصدمون هم شمال بود 🏝
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۴ ماهگی
برگشتنی شب تو قطار خیلی بیقراری کرد. حالا ی پیرمرد پیرزن باهامون بودت ولی باحوصله بودن.. هی نق میزد شیر میخورد اروم بود باز نق میزد..حالا این بچه ما مگه می‌خوابید ... بس که گریه کرد.. ب زور خوابوندش شوهرم ساعت ۱۱ اینا چون ۵صب می‌رسیدیم تهران باید میخوابیدیم..خلاصه رسیدیم تهران و بچه آروم گرفت ولی ممه حالا میخوابید خونه.. دیگه۷ ب بدبختي خوابید.. ی خوبی ک واس بچه داشت چون ما تایم حرم رفتمون‌ واس نماز مغرب بود و بچه حداقل ۳.۴ساعت بیرون بود خسته میشد شبدتو هتل ۱۲ می‌خوابید برعکس خونه خودمون که دیرتر می‌خوابید. الان چندشبه ک برگشتیم عادت کرده زود بخوابه.. خداروشکر مریضم نشد سرمام نخورد ولی در کل اگه کالسکه بود خیلی راحت تر بودیم.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان هامینم ♥️ مامان هامینم ♥️ ۱۰ ماهگی
سلام مامانا میخام تجربه خودم از واکسن دو ماهگی و چهارماهگی بچم بگم
من برای هر دو واکسنا این کارارو کردم خداروشکر بچم اصلا اذیت نشد و تب نکرد

من قبل واکسن بهش استامینوفن ندادم و بعد واکسن تا رسیدم خونه استامینوفن و شروع کردم هر 4ساعت حتما میدادم بهش شلوار نپوشوندم و با ی بادی میگشت خونه ام خنک بود هواش
روز اول دائم کمپرس سرد میزاشتم و هر 45دقیقه تبش و چک میکردم اصلا از 37بالاتر نرفت
شبم با همون بادی خابید و خونه ام خنک بود شبم گوشی گذاشته بودم رو زنگ هر 1ساعت تبش و چک کردم ولی چون استامینوفن میخورد اصلا برا شیر بلند نمیشد خودم ی بار ساعت4شیر دادم ی بارم ساعت7تا
روز دومم استامینوفن و کردم هر 6ساعت و دائم کمپرس گرم گذاشتم و شلوارش و پوشوندم ولی بازم خونه خنک بود خدارو شکر اصلا بی قراری نکرد و اذیت نشد تا 48ساعت استامینوفن و ادامه دادم دیدم تب نداره قطعش کردم من هر سری استامینوفن پاراکید میدم بهش یکم غلیظه ولی خوشمزه تر از بقیس دوبرابر وزنش میدم امیدوارم ب دردتون بخوره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر