تجربه ی خرید با پسری بار اول با کالسکه توی روز گرم!!!!!
خب من تصمیم گرفتم روزی دوبار ی بار صبح ی بار عصر بچمو ببرم بیرون صبحا برای خریدای خونه که لازم دارم
عصرا پیاده روی
دفعه اولی که میخاستم با پسری برم خرید ساعت ۱۰۳۰ صبح بود هوا ام گرم بود من سایه بون کالسکه رو گذاشتم و خب طبیعی بود یکم میترسیدم بچه اذیت نکنه مسیری که میخاستم برم حدود ده دقیقه بود
اول بگم که پسرم رو قبلا با کالسکه برده بدیم بیرون با شوهرم اما کوچیکتر بود حدود دوماه پیش
الان که میخاستم برم اول توی خونه گذاشتمش کالسکه ببینم وایمیسته یانه
خیلی نق میزد اما خب من گذاشتمش و برای توی راه ی شیشه شیر /ی شیشه آب جوشیده ی سرد/ پستونک/دستمال پاک کردن دهن چون پسرم نمیذاره پیشبند ببندم براش/ عزوشک/ جغجغه برداشتم توی خونه تیشرت شلوارک تنش بود اما من برا بیرون ی زیر دکمه استین کوتاه تنش کردم چون گرم بود
خلاصه بردمش پایین و دم در خونه گذاشتم توی کالسکه تا بیرونو دید اروم و خوشال شد و تا اونجا رفتیم جیک نزد بعد من خرید کردمو یکم شیرخورد و برگشتیم فقط مشکل این بود که من سبد خرید نبرده بودم خریدام سنگین بود و همزمان با کالسکه هول دادن سخت بود
وگرنه خوب بود تا رسیدیم خونه نیم ساعتی چرت زد و منم ب کارام رسیدم
پایان.😁

تصویر
۱۲ پاسخ

بچه من به محض بیرون رفتن توکالسکه میخوابه😂بعد میرسیم خونه من خسته ام و اون بیدار شده شارژه

من چون پسرم شیر خشکی نیست میترسم با کالسکه ببرمش بیرون گشنش بشه حالا اینو چیکارش کنم🤣🤣🤣

من طبقه چهارمم نمیدونم کالسکه بخرم چجوری جاب جاش کنم واس همش تو خونه ام پوسیدم

من به دستگیرش آویزون میکنم
خیلی خوبه منم مرسانا رو بعد از ظهرا میبرمش پارک اولش گریه میکنه با اینکه هرروز سوار میشه ولی میخواد زودی من راه بیفتم وقتی راه افتادم اروم میشه

اخی دیدی خیلی هم سخت نیس بچداری ماخودمون سختش میکنیم

عزیزم فقط شیشه شیر آماده نباید بیشتر از یک ساعت بمونه

من بلد نیستم کالسکه رو باز کنم همش با باز و بسته کردنش مشکل دارم

خریداتو بریز زیر صندلیش که جا داره😂من همرو میریزم اونجا یا از دستگیرش اویزون میکنم

😂😂منم دخترمو با کالسکه میبرم بیرون خیلی خوشحاله

با سلیقه😍❤️همیشه خوش باشی عزیزم❤️

ای جوووونم کیف کردم مامانی نمونه

یادم رفت بگم محض احتیاط آغوشی ام بردم که اگر اذیت کرد بندازمش توی اون و وسایلمو با کالسکه بیارم😂😂🥰

سوال های مرتبط

مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۰ ماهگی
امشب شوهرم گفت هوا خوبه بچرو بردار بریم پیاده روی
من گفتم خب پیاده روی میریم دیگه زیاد لوازم نمیخاد وسایلای شیشه رو برداشتم
ی دستمال خشک کن برداشتم و پوشک و پستونک و پتو
آغوشی و کریر برای توی ماشینم برداشتم
وسط راه شوهرم نظرش عوض شد گفت بریم خارج شهر رستوران شام بخوریم و بشینیم
خلاصه توی راه ذوبار شیشه درست کردم دادم و رسیدیم اونجا پسرم بیدار شد توی کریر بود
داشتیم شام میخوردیم بارونم میومد هوا ام خنک بود یهو بچم شروع کرد زور زدن
به شوهرم گفتم وااای داره پی پی میکنه گفت نه بابا صدا یا بو نیومد😐 خلاصه ی پنج دقه گذشت گفتم بدش بغلم تا داد گفتم پیپ زده🥲 حالا نه دسمال مرطوب دارم نه زیرانداز بچرو هم تازه ختنه کردیم نباید عفونت کنه به ی وضعی عوضش کردم که عمرا یادم بره
دسمال خشک کنشو انداختیم زیرش بعد آب جوشیده ی فلاشکشو ریختیم روش با دسمالش تمیزش کردیم
ینی تازه فهمیدم با هیچی ام میشه بچه داری کرد فقط یکم سخته ولی میشه😐😁😁😁 اینم خاطره ی بیرون رفتن ما برا آشتی کردن با شوهر بد عنق😢😑😁😁😁