۳۱ پاسخ

وا مگه هنوز هست از ای مادرشوهرا😑کی نسلشون منقرض میشه پس

خیلی هوامو دارن خداخیرشون بده نمیزارن از جام بلند شم هم مادرشوهرم وهم خواهرشوهرم ،تا دکتر میخوام برم شوهرم نیست میان باهام

باهام خوب بود از بقیه عروسا بیشتر دوسم داره کلا چون سنم از بقیه کمتره حس مادری خیلی داره نسبت بهم از این گذشته وقتی فهمید باردارم حتی نمیزارع لیوان قرصم رو برم بیارم خیلی هوامو داره مثل مادر و دختریم‌

خوب برای چی مگه بچه چندمته یعنی راضی نبود باردار بشی

خوبه خدایی هوامو داره

خدا ازشون نگذره واقعا من هیچ خیری که ازشون ندیدم هیچی خیلی هم اذیت دیدم و دلم و شکست واقعا از مادرشوهر و خواهرشوهرو جاری و..کلا فامیل شوهر

مادر شوهرم وقتی فهمیدحامله ام خیلی خوشحال شد واقعا هوامو داشت تو این مدت استراحت هم هستم

خیلی خیلی خوشحال شد بهش گفته بودم به کسی نگو‌به همه گفته بود🤣🤣
بعدم زنگ زد گفت هما من طلاقت ندارم من میگم 🤣
عید هم که اومدن پیشمون براش کلی خرید کرد.
خیلی دوست داشت دختر بشه قبل بارداریم گفته بود دختر دوست دارم .ولی وقتی فهمید پسره گفت فقط سلامت باشید دوتاتون پسر و‌دختر نداره.

هدیه تولدشم دیروز برام فرستاد پیشاپیش. 🥲♥️

سر اسم هم منو‌همسرم به کسی نگفتیم اسم چی میخایم بذاریم

تبریک گفت و سر تعیین جنسیت کادو گرفتن ، درکل نه اون کاری به من داره نه من کاری به اون یه جورایی دوری و دوستیه

مال من زنگ زدم‌گفتم جواب ازمایشم مثبته رف برام شیرینی و خوراکی خرید😅 وقتیم رفتیم برا جنسیت زنگش زدم میخواست پرواز کنه از ذوق

وقتی فهمید یک ماه بعدش به زور یه تبریکی گفت

نه اون زنگ میزنه نه من
مطمئنم هروقت مجبور بشیم باهم حرف بزنیم تیکه میندازه که خبری ازتون نیس 😂

من که اوایل انقدر از کاراش حرص میخوردم به این حال و‌روز افتادم فکر کنم خیلییییی با حرفاش ناراحت میشدم چیزی تو دلش نیست همه زبونشه یه وقتایی انقدر محبت میکنه ولی یه وقتایی هم نیش داره زبونش

من که گفت مبارک باشه فقط من مریضم یه موقع از من توقعی نداشته باشی توی بارداری و بچه داری 😐

مگه اسم بچتون جیه

ماله من خوشحال شد آخه از همون روز اول ازدواج گفت جلوگیری نکنین هاااا بچه دار شین انقد گفت وگفت تا ۸ماه بعد عروسی نی نی گرفت

چیزی که تو مخمه انگار بچه ماله اونه من فقط دارم حملش میکنم منتظره دنیا بیاد😑😑😑

وا براچی دیوونس انگاری مادر شوهرت🤪🤪🤪مادرشوهر من که خیلی وقته چشم انتظار بچه دار شدن ما بود شوهرم بچه نمیخواست منم دوتا سقط خودبخودی داشتم الان خیلی خوشحاله بنده خدا نوه اولشم نیستا ۶تا نوه دیگه داره

هیچی یبس بود یبس تر شد. بجز تیکه انداختن کار دیگه ای بلد نیس

من وقتی بهش گفتم خوشحال شد.همسایه ایم باهم .هرروز زنگ میزنه میگ نمیای خونمون.اگ نرم میاد بهم سر میزنه.بد اخلاقی از اولش هم باهام نداشت.خیلی هوامو داره غذا میوه خوراکی همیشه میفرسه

به نظرم محلش نده و در مقابلش سکوت اختیار کن

واسه من فقد گاهی زنگ میزنه فوضولی سونوگرافی رفتی خوب بود جوابش حالا خوبه از ما دورن کل بارداری یه بار اومدن دیدن من و شوهرم دست خالی یه جعبه شیرینی نیاورد برای چشم روشنی انقدر ک بدی داره

خدا هرچی مادر شوهر مارموز و بد لعنت کنه مادرشوهر منم لعنت کنه

خدا هرچی مادر شوهر مارموز و بد لعنت کنه مادرشوهر منم لعنت کنه

مال من سر هر دوتا بچم وقتی فهمید باردارم قهر کردن تا ۴ماهگی الانم قهرن 😅🤣کلا بارداری ب ما نیومده خواهر یه لیوان اب دستم نمیدن تازع بدشونم میاد

من با اینکه بچه سوممه ولی مادر شوهرم خیلی خوشحال شد البته ازم دوره دیشب هم برام عکس فرستاده دیدم لحاف تشک درست کرده برا بچه همش هم دعا میکنه که دختر بشه چون پسر دارم میگه تو شهر غریبی خدا کنه دختر بشه همدمت بشه

خوشحال شد واقعا زن خوبیه خدا خیرش بده همیشه هوامو داشت پشتم بود اصلا نمیزاره کار کنم حتی خودش میاد حیاط خونمون رو میشوره و کاری داشته باشم برام انجام میده

من چشاش پر اشک شد کلی خوشحال شد گفت نذر کردم براتون.

همش میگع پسر پسر😑

واسه من انقد چیزا میگن ک...
هی ب بچم فحش میده میده گو میخوره از شوخی و میگ نوکرمه همش تیک میندازه میگ دوس نمیداریم
بد شوهرم واسم خورد و خوراک میخره میگ نخر هیچی نمیزاره واسم بخره
میگم سزارین زایمان میکنم میگ گوه میخوری..

اولش وانمود کرد خوشحاله، انتی رفتم شوهرم به دروغ گفته بود احتمال پسر داده... انقد هوامو داشت تا رفتم انومالی گفت دختره، از اون موقع ن زنگ زده ن محل میده منم نمیرم خونش... خودش ک میگ بخاطر دختر بودن نی🫤ولی برا من مهم نی کاراش چون دختر دوس داشتم

سوال های مرتبط