دلم رفت برای مظلومیتش🥺❤
باهم بزرگ میشن
خواهرش بهترین رفیقش میشه انشاالله
الهی بگردم چقدررر ناراحت شدم برات براش.ببین بهترین کار اینه که باهم دیگه پیش مشاور کودک برید.کادو بخر براش کادو کن بگو خوهارت برات خریده.یا هرچیزی که دوست داره از طرف خواهرشه براش.سعی کن بهش بفهمونی که خواهرش اونو دوست داره
ب نظرم واسه تو ماشین یه صندلی ماشین بگیر بچه کوچیک بذار تو اون،دختر بزرگت هم بشینه عقب کنارش....یا همتون عقب بشینید....اصلا درست نیست سه نفری جلو ....من رادمهر میگم دیگه بزرگ شدی یوقتایی میشینه عقب
اخی عزیزم
ببین تا میتونین خودت و همسرت توجهتون بهش باشع
طوری نباشه ک فک کنه رها جاشو گرفته
با همسرت هماهنگ باشین تایم خالی کنین برا وقت گذروندن باهاش
اگ خواست بغلش کنه بزارید بغلش کنه بزارید باهاش ارتباط بگیره تا فک نکنه رقیبش
همون کارای خونه هم باهم انجام بدین
فکر ظرف و جارو نباش
عزیزم اگه میتونی نوزادت رو شیر خشکی کن
من پسرمو شیر خشکی کردم و حتی تا ۱۰/۱۵روز اول شبا هم پیش مادرم میخوابید
چون دختر منم مثل دختر شما حساس شده بود
تا ۲ماهگی واقعا سخت بود
بعد کم کم عادت میکنه
میدونم خیلی سخته منم طاها کلاس اوله ولی به اندازه دختر شما حساس نیست،ماهم بخاطر اینکه از درس هاش عقب نمونه مجبور شدیم روز درمیون پرستار بگیریم که به کار خونه و درس طاها و خودش رسیدگی کنم،واقعا مادریودن سخته همش عذاب وجدان دارم😔
الهی بگردمش،. کاش بتونی کارتذرو بزاری کنار، خیلی از رسیدگی ها به نوزادت رو که از پسش برمیاد رو با هم انجام بدین تا حس مشارکت داشته باهش و سرگرم بشه، حق داری واقعا بچه کوچیک کل تایم رو میگیره اما چاره ای نیست،. اگر امکانش رو داری در طول روز بگو یکی از نزدیکانت بیان نوزادت رو نگهدارن و شما با بزرگه سرگرم باشی
سعی کن موقع ای سرگرم بازی برنامه هس به کوچولوت شیر بدی مدام بغل نکن کوچیکه فعلا چیزیی نمیفهمه
اخی عزیزم.دوست خوبم حالا ک انقد مادر فهمیده و کاملی هستی پیشنهاد میکنم حتما حتما با یک مشاور صحبت کنی برو پیش ی روانشناس خوب تا به تو و دخترت کمککنه
درکت میکنم منم تو این شرایط بودم خیلی سخته هوای بزرگه رو خیلی داشته باش.
آخه من قبلا همیشه باهم بازی میکردیم گردش میرفتیم الان با وجود نی نی کولیک و رفلاکسی نمیشه حتی نمیتونم ب خودم برسم
فک کردم فقط منم ک همچین حسی دارم پسر اولم چهارساله ش وهر بار ک میخوابه میشینم بالاسرش گریه میکنم براش
چند سالش پسر من سه ساله همش بهانه میگیره میگه بغلم کن
ای جانم عزیزم
میدونی عزیز شما وقتی باردار شدی باید یه جوری با دخترت حرف میزدی اونو با شرایط الانت اشنا میکردی الکی میگفتی این قراره باهات بازی کنه بخواطر تو اوردمش دکتر صفا بیشتر باشه بینشون تااونم اشتیاق پيدا میکرد واس به دنیا امدنش ن اینکه ناراحت بشه
بازم الان دیر نشده وقتی شوهرت میاد بشینین 4تایی شوخی کنین بازی کنین بچرو بده ب باباش اینو بغل کن بهش بگو اینم عین تو بزرگ میشه فلان خلاصه با زبون بچرو رام کنی خدایی نکرده عقده نشه تو دلش
با احترام مگه قبل از باردار بشید نمیدونستین باید بچه رو آماده ی یه خواهر یا برادر کنید الان ببریدش روانشناس کودک راهنماییتون میکنه
عزیزم 🥲
من کارم رو کلاً رها کردم کار خونه هم بجز آشپزی کاری انجام نمیدم آخر هفته ها شوهرم محمد طاها رو می بره پارک و... من خونه رو گردگیری می کنم
هیچی از بچه هامون واجب تر نیست یواش یواش عادت می کنی و برنامه ریزی ات بهتر میشه برای بیشتر وقت گذاشتن برای دختر بزرگتر ات
خدا بهت قوت بده عزیزم ❤️🌹
و من هم مثل توام...مهیار سه ساله است و مهراد دوماهه
شوهرم یه ماهه دچار سوختگی شده و خونه در حال مداواست قشنگ مثل تو
مهیار سمت باباش که نمیتونه بره
منم همش درگیر اصلا فرصت نمیشه باهاش وقت بگذرونم
البته من شیرخشک میدم ، خودم خواستم اینجوری راحت تره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.