سلام خانم گلا صبحتون بخیر
ادامه از شیر گرفتن پسرم 👇🏻
دیشب محمد حسین ساعت یک و نیم خوابید ، بعد دیگه تا ساعت چهار و بیست که اونم من بیدار شدم دیدم داره میره روی سرامیک ها کم کم ، داشت تو خواب غلت میزد و جاش خوب نبود یکم نق میزد منم سریع رفتم و جاشو عوض کردم و گذاشتمش روی تشک بعد دیدم مای بیبی پر شده گفتم عوضش کنم اذیت نشه تا صبح ، دیگه عوضش کردم و حین عوض کردم بچه خواب خواب بود ، مای بیبیشو از من گرفته بود با صدای آروم گفت اشغالی🥹یعنی ببرم بندازم اشغالی بعد بهش گفتم چشم مامان بعد سرعت گذاشتمش روی پاهام گیج خواب بود بچم بعد چند تا تکون مای بیبی از دستش افتاد و خوابید
بعد ساعت هشت باز گشنه شده بود نمی‌دونم یا تشنه بود داشت تو خواب نق میزد سریع شیر پاستوریزه ریختم توی شیشه چون دراز کشیده بود گفتم تو شیشه بدم بهش ( دوستان اصلا به پسرم شیر خشک ندادم فقط شیر خودمو خورده ) بعد همون‌طور که چشماش بسته بود شیزشو خورد و منم سریع کنارش دراز کشیدم و اونم دید کنارش خوابیدم ، چشماشو بست و ساعت هشت و ربع بود که خوابید 😊
امیدوارم این تجربه براتون مفید باشه مامان های عزیزم ❤️

تصویر
۵ پاسخ

ماشاالله خداروشکر نه خودت اذیت شدی نه خودش

ماشاالله پسرت ارومه و همکاری میکنه ،پسر من بیدار میشد فقط جیغ میزد

من تو شیشه براش اب میزارم بالاسرم.بیدارمیشه نق میزنه آب میدم میخوره میخوابه.گرمشون میشه تشنه میشن

دختر من اصلا شیر پاستوریزه تو شیشه نمیخوره الان چند دوزه قبل خواب شیرخشک ک میدم دیگه تا صبح نمیخوره فقط ی بار نق میزد خواستم شیر درست کنم گفت اب بده اب دادم خوابید

اولین بار بود تو شیشه شیر میخورد؟

سوال های مرتبط

مامان محمد حسین❤️ مامان محمد حسین❤️ ۲ سالگی
سلام خانما
امشب سومین شب از شب‌های پر چالش از شیر گرفتن پسرم برام بود
من چون از پدر و مادرم دورم چند روزی اومدیم خونه مادر شوهرم تا بچمو از شیر بگیریم ، مادرشوهرم خیلی کمک حالمونه ، خدا خیرش بده خیلی کمک می‌کنه بهمون
امشب با مادر شوهرم رفتیم توی اتاق که پسرمو بخوابونیم پسرم خیلی علاقه نداره روی پا بخوابه چند بار بهش گفتم بیا مامان برات لالایی بزارم روی پاهام بخواب ، ولی دوست نداشت بخوابه دلش میخواست شیطنت کنه خسته هم شده بود خیلی و خوابش میومد
بعد به مادر شوهرم گفتم مامان شما خودتون بزنید به خواب منم خودمو میزنم به خواب ببینیم چیکار می‌کنه
بعد پسرم هی صدام میکرد منم آروم جوابشو میدادم ، میگفتم مامان شما هم دراز بکش بخوابیم ، بعد از یکی دو دقیقه سکوت پسرم کنار من دراز کشید منم تکون نخوردم اصلا بعد پنج دقیقه دیدم که بچم خوابیده 🥹🥹
امشب اصلا برای خواب اذیت نکرد ، حالا از شب تا صبح ببینم چند بار بیدار میشه و چیکار می‌کنه ، فردا براتون تعریف میکنم 🙂
کنارش هم شیر گذاشتم که اگه بیدار شد بهش بدم
مامان اَبرک☁️ مامان اَبرک☁️ ۲ سالگی
روش از شير گرفتن من
دوستان من اصلا نميخواستم بچمو مثل قديميا از شير بگيرم چون ميدونستم چه آسيب هايي توي روش هاي يهويي وجود داره
از اسفند بهداشت گفت فقط شير شب بده بخاطر وزن كم بچم
ولي من شروع كردم خيلي نامحسوس وعده هاي شير الكي رو حذف كردم
وقتي ميگفت شير . ميگفتم ميخواي بجاش اينو بيارم بخوري ؟
يا قبول ميكرد يا نه و من يك ماهي به سازش رقصيدم كه بودنه جاي ميكي ميتونه چيزاي خوشمزن ديگه بخوره
از عيد يكم سفت تر سرشو گرم كردم ولي نه تا جايي كه گريه كنه واسه شير . جايگزين هاي بيشتر و سير نگهداشتنش . اين روال ادامه پيدا كرد تا جايي كه شد بعد از بيدار شدن صبح . خواب ظهر و شب
بعد از بيدار شدن سخت بود چون خيلي دوست داشت ريلكس كنه با ميمي
و رسيدم جاي سخت خوابيدن بدون ميمي ظهر
چند روز اول سخت بود
واي عادت كرد
شد شير موقع خواب و طول شب
اونم بفاصله يك هفته قطع كردم و چند شب تو خواب شير دادم و تمام
الان پسرم راحت ميخوابه و اصلا شب بيدار نميشه
منم اصلا سينه هام درد نگرفت چون خيلي يواش يواش خشك شد
گفتم تجربمو باهاتون به اشتراك بزارم شايد به درد بخوره 😍