۵ پاسخ

منم حافظم شدیدا ضعیف شده و منم دوس ندارم کس دیگه ای رو ببینم جتی دوس ندارم کسی زنگ بزنه. دوس دارم الوین خوابید بخوابم بیدار شد باهاش بازی کنم. انگار کس دیگه ای هست بیشتر خسته میسم

منم مث خودت گلم ..از وقتی زایمان کردم همش با خودم تو ذهنم حرف میزنم ذهنم همش مشفول وداغون رابطم با همه سرد شده همش عین بچه ها میخام نق بزنم .گاهی میگم کاش یکی بود با دل سیر باهاش دردامو میگفتم .ولی کسی نیس .یه دیقه خوشحالم باز دوباره بهم میریزم .خستم .همش میگم بریدم .این زندگی که الان دارم ارزوی چندسال پیشم بود ولی نه ذوقی نه شوقی دارم ببخشید حرفم طولانی شد ولی خاستم خودمو خالی کنم 😪

دقیقا تو این حالتم با کوچیک ترین حرفی بهم میریزم زود از کوره درمیرم خستم از لحاظ روحی ولی ب خاطر دخترمم ک شده سعی میکنم مثل قبل باشم

منم همینطور شدم. فراموشی گرفتم.نمیدونم روابطم چطور بوده.یادم نمیاد چه کارهایی روزمره انجام می‌دادم.حتی رابطم با شوهرم سرد شده.علایقمو از دست دادم.خیلی خالیم .یکی دوتا از دوستام گاهی باهام تماس میگیرن صحبت میکنن تا یادم بیاد.
این هفته میرم دکتر زنان.فکر کنم بخاطر تغییر هورمون هامون هستش.تا ۶ ماهگی باید بهبود پیدا میکردیم.
آنقدر دلم میخاد مثل قبل از ته دل بخندم.میترسم نتونم مادر شادی واسه پسرم باشم.
پیشنهادم اینه برای تغییرات هورمونی به پزشک زنان مراجعه کنی.
عملکرد غدد و سطحشون مشکل داره.

از لحاظ حافظه که اره.مثلا میرم تو یه اتاق دیگه یادم می‌ره واسه چی اومدم.تا حدیش طبیعیه.

سوال های مرتبط