حق داری عزیزم این دوران هم میگذره زیاد به خودت سخت نگیر اگه خیلی روتمیزی خونه و اشپزی حساسی حساسیتتو کمتر کن برا بچت وقت بذار که گریه نکنه
بیخیال ما هممون تو این شرایطیم یکی کمتر یکی بیشترمن خودم پارسال عروسیم بود یک هفته مونده به عروسی فهمیدم حاملم مامانمم یک هفته بعد عروسیم رفت ی شهر دیگه کلا بخاطر کار بابام
همیشه تنها بودم الانم تنهام خیلیم سخته خیلیم بعضی وقتا غصه میخورم کم میارم ولی چاره چیه
عزیزم هیچکس دعوا و سرزنش نمیکنه چون این حالات سراغ همه ماها اومده و میاد. اصلا عذاب وجدان نداشته باش. وقتی ۸ماه تحمل کردی بقیه شو هم میتونی. بزرگتر که بشه حتما بهتر میشه
فکر کنم اکثرا همینیم 🥲 من واقعا از خودم متنفر میشم . همیشه فکر میکردم مادر خیلی خوبی میشم از وقتی بچم به دنیا اومده میبینم صلاحیت هیچی رو ندارم . واقعا میگم خیلی بی لیاقتم خیلییییی 😢🥺 نه صبر دارم نه طاقت دارم نه دل دارم نه حوصله . سریع میترسم استرس میگیرم ناراحت میشم و به پسر هم منتقل میکنم 😑 دلم میخواد مادر رویایی باشم ولی حتی خودمو لایق اسم مادر بودن هم نمیدونم . امیدوارم خدا به پسرم هرچی خوبیه تو دنیا رو بده تا بدی مادری مثل من داشتن رو یادش بره
حق داری کاملا
منم همینطور خواهر منم همینطور
ولی خب چاره چیه
ما این بچه های کوچولوی بی گناه رو ب دنیا آوردیم
مسئولیم در مقابلشون
بعدم،ی نگاه ب چشماش بکن،ی لبخند ک زد کل وجودت شاد میشه
اما خب واقعا خستگی داره پیر شدن داره
مخصوصا ماها ک بچمون خیلی شیطونه
آره 🥲و چقدر هم حق داری
منم برای بچه ی اولم تنها بودم خیلی سختی کشیدم،الان پسر بزرگم دوازده سالشه مثل رفیقمه.بخدا کوچیک بود انقدر گریه میکرد نفخ و رفلاکس داشت کمکی نداشتم ،دیگه بعد از دوازده سال بچه دوم آوردم
توچقدمنی😟😟
چ قد تو منی😭😭دیونه دشم منمـ
قشنگ تک تک حرفاتو لمس کردم میفهمم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.