دارم دیونه میشم والله با حبیب وقتی روزا همش میشینه بلبل زبونی میکنه حرف های گنده گنده میزنه دیگه موقع خوابش آروم قرار نداره والله مثل چی جیغ میزنه متاسفانه عده ای توی فامیل داریم تا بجه ای می بینن کاری میکنه یا اگه امیر مهدی میخنده یا ماشاالله آروم با خودش بازی میکنه همش میکنه ای وای خوبه خودش سرگرم گریه نمی کنه بچه ات بهتر ه امروز جاریم اومد خونه امون امیر مهدی توی اتاق بود سرگرم بازی با خودش من سیرش کردم رفتم بهاش توی حیاط لباس بدوزیم دوست اش اومد خونه امون پرسید بچه ات خوابه تلویزیون روش جاریم پرید وسط حرفم گفت نه خودش برنامه نگاه میکنه میخوابه یا اون یکی جاریم میگه خوبه پسرت اگه بیدار ولی عین دختر من نق نمیزنه گریه نمی کنه خیلی چندوقت توی چشم هستن تا اسفند دود نکنم آروم نمیشن امروز خیلی اعصابم خراب شد واقعن یک ماشاالله هم نمی کنن بابت همین رفتار هاشون اصلا دوست ندارم بهاشون زیاد رفت آمد کنم من بخاطر پسرام چون هوای هم گرم نمیرم جای خودشون میان تا میرن بچهام بی قرار میکنن

ای خواهر اگه بگم هرچی میکشیم از این تنگ نظری ها و چشم شورها هست بیراه نگفتم
من پسردومیم یکسال و چهارماهش بود که سومی دنیا اومد خداخواسته شد
باور میکنی فقط تا دوهفته این نوزاد خوب بود یروز جمعه رفتیم توباغی که پشت خونمون بود اقوام شوهرم چندتا خونواده اونجا بودن بعدش دیگه این بچه چنان بیقرار و جیغ جیغو شد وچنان گریه میکرد و به خودش میپیچید که اول نافش شد اندازه نارنگی بعدش هم اصلا یک دقیقه آروم نمیگرفت تا پامو میذاشتم توماشین یه بلوایی بپا میکرد خداشاهده با مصیبت میبردمش دکتر یا برا واکسن و اینا مادرشوهرمو باید باخودمون میبردیم
یبار برده بودیمش دکتر تو خیابون توماشین یه نفس حدود ربع ساعت چنان گریه کرد هرکاری کردیم آروم نگرفت دیگه نفسش میخواست قطع بشه عرق کرد سیاه و کبود شد ما توسرخودمون زدیم بایه بدبختی این بچه آروم کردیم دیگه مجبورشدم قطره استامینوفن بهش دادم تا خوابش ببره و آروم‌بگیره تابتونیم ببریمش پیش دکتر
نگم برات چه بلاها سرم آورد این بچه تاالان که چهارماهشه یکم آروم گرفته توبیداری هم شیر نمیخوره باید با کلی مصیبت خوابش کنم تو خواب بهش شیر بدم

پسر منم دقیقا همینطوره هروقت جایی میبرمش یا کسی میاد خونمون شبش اینقد بی قراری میکنه و تو خواب جیغ میزنه ک دیگه دست و پام میلرزه تا اسفند براش دود یکم آروم میگیره

عزیزم کاش جاری منم همین بود، 😐😐در ظاهر ذوق میکنه برا بچه و فلان و بهمان

😐 ولی بعدششششششش نگم برااااااااات که با اسفند، ون یکاد، هرچی که بگی این بچه ها خوب نمیشن
نه فقط تو بحث بچه هاااا!
مثلا بعداز سه سال میتونستیم ی ماشین بخریم، میخواستیم سریع بغروشیمش، پولشو لازم داشتیم، 50تومن سود داشت، گفت واااای 50سود؟😐 😐 😐 شوهرم تصادف کرد با ماشین مردم فقط 100تومن خسارت دادیم
شوهرم میگفت موقع تصادف اصلا انگار یکی دیگه فرمونو گرفت کوبیدم ب جاده

هر وقت چیزی گفتن بگو آره ماشاالله امروز خوبن روزای دیگه رو که شما نمیبینین خودت که بعد از هر حرفت ماشاالله بیاری متوجه میشن و خواه ناخواه اونا هم میگن، بعد هم هر وقت میرن تند یه تخم مرغ بردار دور سر بچه هات بگردون بنداز سر چهار راه، یه مشت برنج یا گندم هم دور سرشون بچرخون بریز یه جایی که کبوتری چیزی بخوره

هر وقت اومدن پیشت چیزی‌گفتن بگو آره ماشالله هزار الله و اکبر دیگه می‌فهمن ک حداقل ی ماشالله بگن