مامانا یکم با شوهرم تند صحبت کردیم من ناراحت شدم هم دختر بزرگم ناراحت بود و همش میخواست بیاد بغلم هم این فسقلی تو شکمم داره خودشو میکوبه تو شکمم اروم و قرار نداره
چکار کنم اروم بشن
خودم اصلا اروم نیستم حالمم خوب نیست

صلوات بفرست

هیچکی اندازه شوهرت بدردت نمیخوره خودتوگول نزن باخانواده ام مادرم پدرم تنهاکسی که دلش برات میسوزه همون شوهرته

شماهاچقدرزندگی سخت میگیرید چه خبرتونه زن زندگی بایدصبرتحمل داشته باشه مشکلی داشته باشی بشین باشوهرت اروم حرف بزن به تفاهم برسید

توام یه پسی بزن به شوهرت بگو سه نفر و اعصابشونو خورد کردی
😂😂

منم از دیشب خیلی ناراحت شدم از دست شوهرم دیگ تا صبح نتونستم بخوابم بعدازظهر نشستم یکمی‌گریه کردم بچم خیلی بیقراری میکرد
دیگه به این فکر کردم که بجز شوهرم یکی رو دارم که‌مهم تره و بیشتر دوستش دارم حرص نخوردم به بچه هات فکر کن مردا کلا زیاد درک‌ندارن

دقیقاهمین حسومن چندروزپیش داشتم ازبس خسته شدم اول زدم بیرون بعدشم قرص خوردم رفتم بیمارستان

برو هوای باز ی کم بشین یا قدم بزن بهتر شی

بگیر بخواب بچهاتم بگیر بغلت بیخودی حوصلتو خورد نکن