۹ پاسخ

من باشم عمرا نمی‌زارم منم دخترم 2یک1ماهش اصلا بدون من جای نمی مونه

سلام عزیزم به نظر من اگه شرایط کاریتون جوری هست که بتونید سال دیگه برید امسال کم کم پسرتون را با شرایط مهد آماده کنید نه با اجبار و از سال دیگه هم برید بسلامتی سرکار چون بلاخره دیگه بچه ها از ۳ سالگی میرن مهد

کارت چیه اگه درآمدت بالاست برو ولی اگه کمی بمونی پیش بچت بهتره

به نظرم مهد واسه زمانی خوبه که بچه کامل بتونه صحبت کنه. همه چیز رو تعریف کنه
من قبلا شاغل بودم. همکارم دخترش رو میزاشت بهترین مهدی که نزدیک شرکت بود.
ولی به مامانش گفته بود خاله بهمون قرص میده بعد میگه بخوابید
توی اون مهد بچه های کوچیک تری هم بودن که روح مادراشونم خبردار نشد!
من اگه ادامه میدادم الان حقوقم ۲۵ میلیون بود. ولی بخاطر بچه هام استعفا دادم
به نظرم ۱۲ تومنی که ۳تومنش میره پای مهد اصلا نمی ارزه که بچتو اذیت کنی

بروسرکار ولی بچتومهدنذار یه پرستاربگیر بیاد مواظبش باشه مثلا بچت یاپرستار برن خونه مامانت یامادرشوهرت اونجانگهداریش کنه

الان توسن حساسیه یه سال دیگه سن مناسبه برامهد واینا هیچ کسی برابچه مادر نمیشه

یه کم بیشتر از مهد هزینه کن یه نفر مطمئن بیار تو خونت دوربین ام بزار حیفه کارته

بنظرم هنوز خیلی کوچیکه و گناه داره
بزار ی کم بزرگتر شه بعد ادامه بده

عزیز به نظر من ببرش مهد و خودت هم برو سرکار
چون خودت نیاز داری به اون کار از لحاظ روحی
من خودم خیلی دلم میخواد برم سرکار واقعا از لحاظ روحی نیاز دارم
کای اگه نرم هم می‌خوام از چند ماه دیگه بچه رو ببرم مهد تا با هم سن و سالش در تعامل باشه

سوال های مرتبط

مامان فرشته‌های بهاری مامان فرشته‌های بهاری ۲ سالگی
مامان ماهیسا مامان ماهیسا ۲ سالگی
حالم خیلی بده خیلی بد واقعی نمیدونم چرا اینجا دارم مینویسم خیلی وقته میخوام بنویسم اما میترسیدم کسی بیاد چیزی بگه حالم بد کنه یا حتی خجالت میکشیدم ازخودم ازهمه مادر ها درحدی بدم قراره برم پیش دکتر اعصاب روان واقعا نمیکشم صدای جیغ گریه دخترم رو مخ منا مریض م کرده دیگه کنترلم ندارم سه بار امروز وحشی شدم از خودم بدم میاد حالم از خودم بده بی لیاقت ترین مادرم آخه من رو تربیت دخترم حساس بودم نگران تربیتشم نگران حال روحیم نگران آینده‌شم دارم با گریه مینویسم نمیدونم چرا اصلا دارم اینجا میگم فقط میگم دیگه کم آوردم از حس عذاب وجدان از جیغ بهانه گریه یکم آرامش ندارم و بااطرافیان بی درک شعور حالمو بدتر میکنن با دست تنها بودم از اول بچه دارشدنم با بچه ایی که اذیت فراوان داشت ودارد. همه چیز اینگار امروز واسه من تموم شده دیگه خسته شدم گفتم درست میکنم خودمو اما نکردم آخه خیلی درمورد تربیت بچه ها میخونم اما نمیتونم عمل کنم بی ارادم حالم از خودم بده 😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔