انقد گریه کردم حد نداره…بچه ۵ صبح به زور خوابید
شیر خودمو خورد یهو بالا اورد
مجبور شدم ۳۰ سیسی شیر خشک درست کنم بدم بخوره
انقدر گریه کردم که چرا شیر خودمو برای بار اول خورد و بالا اورد
با گریه شیر خشکو درست کردم بهش دادم
همش خودمو سرزنش کردم حتما الوچه خوردم بچه اینطوری شد
مامانم و بابام کلی دورش دادن و خدایی اگه پیششون نبودم نمیدونم چی میشد
نمیدونم بعد ۴۰ روز میتونم خودم تنهایی از پس بچه بر بیام یا نه
از یه طرف هم چون خونه ی خودم نیستم ناراحتم
فکر کنم افسردگی گرفتم
به حدی روحیه ام خراب شده که حد نداره
این چند روز هم علاوه بر این همه دغدغه و‌مشکلا
دخالت و بحث و‌دعوا با خانواده ی شوهر داشتم
همه چیز باعث شده من واقعا حس ناکافی بودن و بی عرضه بودن بهم دست میده
🥲🥲همش فکر میکنم مامان خوبی نیستم…

من از ده روزگی تک و تنهام شوهرم از اداره میاد یکم با بچه ور میره فقط
همه نگرانی دارن کلا بچه داری اسون نیس

تنها که باشی قشنگ میتونی همه چیو مدیریت کنی الان چون پیشت هستن به اونا متکی هستی

من هرکس ب من چیزی میگفت به هم بر میخورد میخوام بگم همه حالاتی ک داری طبیعی فقط به شوهرت مستقیم بگو چطوری هستی هواتو داشته باشه خودتو تقویت کن ب چیزای خوب فکر کن تا چهل روزی بچه خوب خ وب میشی عزیزم سعی کن تو محیط شاد باشی آهنگ بزار ب چیزای خوب فکر کن تو بهترین مادر دنیاییییی

منم بعد زایمان همینطور شدم ب خاطر کم خونی و ضعیفی بدنه خیلی خودتو تقویت کن مولتی ویتامین رو قطع کنن تا سه ماه باید ادامه بدی تو خونه سعی کن هرروز ی آرایش ملایم بکنی به خودت برس بچه بزرگ میشه من پسرم نترس بود بلد نبود سینه بگیره تا بیست و پنج روز فقط گریه میکردم ک چرا نمیخوره بعدش خودش گرفت

بخاطر استرسی که داری شیرت تلخ شده بچه بالا میاره استرس و ناراحتی نکن دیگه مادر شدی یاد بگیر بعضی حرفا رو باید پشت گوش لنداری بی خیال باش دختر خوشگلت همیشه نوزاد نیست این روزا و ساعتا و ثانیه هایی ‌که با ناراحتی سپری میکنی دیگه برنمیگرده

منم الان سینه خودمو نمیگیره شیر خشک میدم..شبا دل درد داره خوابش نمیبره بیقراره...الان ایناش کم‌بود رفلاکسم بهش اضافه شده باید ببرمش دکتر🤕🤕🤕🤕😔

همه همین دوره رو میگذونیم قشنگم مام تجربه اولمونه مادر میشیم باید زندگی کنیم تا یاد بگیریم از اول که مادر بدنیا نیومدیم همه چیو نمیتونیم به بهترین شکل انجام بدیدیم مام حق اشتباه داریم خدارو شکر خانوادت پیشت تنها نیسی کم کم از مامانت یاد میگیری همه چیزو خودتو کم ندون تو انقدر مامانه خوبی هستی که الان بخاطر بچت این حسو داری میگذره این روزام توم بهترین مامانه دنیا میشی حتما 😍

این احساس هات بعد از زایمان طبیعی هست عزیزم... مطمن باش خدایی که بهت این فرشته رو داده و مادرت کرده قدرت بزرگ کردنش هم بهت میده

اره میتونی تازه بعد۴۰روز زندگی میکنی انقد خوبه. باید اروغ بگیری. اگه شیرخشک میدی هر۲۰تا اروغ بگیر.‌شیرخشک سنگینه

فکرای منفی از خودت دور کن یادت نره تو الان مادر شدی و باید قوی تر از قبل باشی همینطور ک الان به مادرت تکیه کردی و فکر می‌کنی مامان بابات نبودن نمی‌تونستم همونقدر قوی باش که بچت بهت تکیه کنه عزیزم حرف های خانواده شوهر هم اصلا برات مهم نباشه

اروغش رو میگیری بعد از شیرت سریع ؟

منم همینجوریم
شب که میشه دوس دارم گریه کنم دیشب شوهرم به دخترمون گف خانم من منم ناخدا اگاه گفتم جانم دیدم با دخترم ی بغضی گلومو گرف که حد نداشت هم حس بدی بود هم خوب بد بخاطر اینکه مث سابق نیس باهام خوب واس اینکه دخترمونو خیلی میخواد
فک کنم افسردگی گرفتم😭🥺🥺

پیش میاد خب بعضی وقتا بالا میارن
شایذ زیاد شیر دادی بهش
من از اول خونه خودم بودم یه هفته خواهرم اومد کارای خونمو فقط میکرد بعد رفت
بنظرم رو پای خودت باش از پسش برمیای