حس میکنم به همه مادرای قبل از خودم ی معذرت خواهی بدهکارم...
بابت اینکه قضاوتشون کردم خب بچه کوچیک دارن ک داشته باشن چرا به خودشون نمیرسن چرا خونشون نا مرتب چرا همش خسته ان؟
۱۷ روز از زایمانم میگذره و واقعا خسته ام. ی روز پرانرژی و سرحال همه جا رو برق میندازم و به دخترم میرسم ی روز حوصله هیچی ندارم و فقط دلم میخواد بخوابم حتی در توان خودم نمیبینم ب دخترم شیر بدم. گاهی صداشو میشنوم ولی تا بیام بلند بشم طول میکشه و بعدش دچار عذاب وجدان میشم و تا چند روز بعد خودمو سرزنش میکنم...
چقدر مادر بودن سخته... فکر میکردم بعد از ۵ سال ازدواج خودمو برای همه این روزا آماده کردم اما حالا موندم چیکار کنم...

۵ پاسخ

دقیقااا منم بعد این همه مدت همش میگم کاش ب مادرای دورم بیشتر کمک میکردم بیشتر حواسم بود و ...

واقعا منم میگفتم حاملگی اسونه ویار و سرگیجه و این چیزا اداس خستگی الکیه ولی الان واقعا میفهمم ک مادر شدن چقدررررررر سخته واقعا

همه ما همین احساس رو داریم تنها نیستی با گذر زمان همه چی دستت میاد درست میشه نگران نباش بعد یه مدت زندگی دوباره میفته رو ریل جوری که زندگی قبل بچه رو یادت میره به خودت میگی ما چطوری چندسال بدون این قندعسل زندگی کردیم

بخودت فرصت بده
با‌گذشت زمان اوضاع بهتر میشه و مدیریت شرایطت رو یاد میگیری ...

تو‌مامان فوق العاده ای هستی

شاید برای همینه که می گن بهشت زیر پای مادران است ❤️

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
چند روز بعد از قرص اورژانسی پریود می‌شویم؟
چند روز بعد از مصرف قرص اورژانسی پریود میشویم؟
استحمام نوزاد بعد واکسن
استحمام نوزاد بعد از واکسن چند روز بعد مجاز است؟| خطرات آب...

سوال های مرتبط

مامان جوجو🐥 برسام مامان جوجو🐥 برسام ۱ ماهگی
مامانا شما هم مثل منید؟ دلم همش گریه میخواد طاقتم کم شده بچمم کولیک داره شبا تا صبح بیدارم سرپا.. بعضی روزا صبح ک میشه میخوابه بعضی روزا تا عصر اون روز بیداره . واقعا بیخوابی خیلی اذیتم میکنه حس میکنم بعد چند وقت اعصاب و حوصله ام رو از دست میدم و چیزی ازش نمی‌مونه 😭 واقعا مادر بودن سخته هميشه فکر میکردم آمادگی مادر بودن رو دارم اما الان میبینم اونقد ک باید خودمو آماده نکرده بودم.
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماهلين🌙 مامان ماهلين🌙 ۸ ماهگی
انقد گریه کردم حد نداره…بچه ۵ صبح به زور خوابید
شیر خودمو خورد یهو بالا اورد
مجبور شدم ۳۰ سیسی شیر خشک درست کنم بدم بخوره
انقدر گریه کردم که چرا شیر خودمو برای بار اول خورد و بالا اورد
با گریه شیر خشکو درست کردم بهش دادم
همش خودمو سرزنش کردم حتما الوچه خوردم بچه اینطوری شد
مامانم و بابام کلی دورش دادن و خدایی اگه پیششون نبودم نمیدونم چی میشد
نمیدونم بعد ۴۰ روز میتونم خودم تنهایی از پس بچه بر بیام یا نه
از یه طرف هم چون خونه ی خودم نیستم ناراحتم
فکر کنم افسردگی گرفتم
به حدی روحیه ام خراب شده که حد نداره
این چند روز هم علاوه بر این همه دغدغه و‌مشکلا
دخالت و بحث و‌دعوا با خانواده ی شوهر داشتم
همه چیز باعث شده من واقعا حس ناکافی بودن و بی عرضه بودن بهم دست میده
🥲🥲همش فکر میکنم مامان خوبی نیستم…
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو ۱۱ ماهگی
ی هفتس دقیقا از روز زایمانم دنده سمت چپم درد میکنه
روز زایمانم یکی فشار داد روش صداشو شنیدم خودم
نمیدونم چرا حس میکنم شکسته
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان میکائیل مامان میکائیل ۴ ماهگی
سلام مامان
ی میخواستم یچیزی بگم
من واسه شیر دادن ب پسرم
شیرم کمه کنارش بهش کمکی شیرخشک میدم
با شیر خودم سیر نمیشه
ولی نمیدونم چرا همش عذاب وجدان دارم بابت شیرخشک
اینهمه بهم میگن طوری نیس
ولی حس میکنم کار اشتباهی
چیکار کنم بچمم سیر نمیشه خب
🥲🥺
همش هر روز ب این قضیه فکر میکنم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان پسرک مامان پسرک ۱۰ ماهگی
امروز همش گریه میکردم و به چیزای مختلف فکر میکردم..اینکه انتخابم واسه سزارین اشتباهه ، اینکه خودم تنها میخوام همه کارهارو انجام بدم اینکه همه چیز باید مرتب و سرجاش باشه ! حس میکنم یه افسردگی خفن بعد از بارداری منتظرمه..شایدم از همین الان دچارش شدم..ایشالا واسه همه به خوبی طی بشه این مراحل..آخرای بارداری واقعا سخت میگذره‌‌
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان یاسین مامان یاسین ۶ ماهگی
پسرم کولیک داره و خیلی اذیت میشه کل روز رو بیداره و تا شب ساعت دو یا سه اینا می‌خوابه تو طول روز فقط ی بار یا دوبار نیم ساعت می‌خوابه بعدش کلا باید بلندش کنم و تو خونه بچرخونمش . خیلی خسته میشم ها خیلی سختمه ولی باز وقتی می‌خوابه کلی فکر و خیال و عذاب وجدان میاد سراغم که انگار براش کم گزاشتم انگار اصلا بهش اهمیت نمیدم و ی جور عذاب وجدان میگیرم که انگار ته دلم همش به خودم میگم من چه مادر بدی هستم اصلا این افکار دست خودم نیست . کسی بوده اینطوری باشه نمی‌دونم چرا اینطوریم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلآوا🩷 مامان دلآوا🩷 ۴ ماهگی
چقدر بد ک دخترم درد میکشه چرا بچه ب این کوچیکی باید دل درد. رو تحمل بکن
حالا مامان خودمو درک میکنم
مادرشدن خیلی سخته درد کشیدن بچه واسه مادر عذاب اور😔😔😔
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمد و ماهلین مامان محمد و ماهلین ۱۰ ماهگی
سلام من بعد از زایمان علاقه زیادی به شیرینجات پیدا کردم شیرینی هایعید رو همه رو خودم خوردم نمیتونم جلو خودمو داشته باشم چرا اینجوری شدم از خودم میترسم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آقا نیما مامان آقا نیما ۶ ماهگی
سلام خانوما من با اینکه حدود دو سال اقدام بودم و کلی دارو مصرف کردم تا بچه دار بشم ولی حس میکنم اون حس مادری که باید نسبت به بچم داشته باشم رو ندارم😔 عذاب وجدان دارم و دلم به حال بچم میسوزه خیلی دوسش دارما ولی بعضی وقتا هم از مادری کردن کلافه میشم خیلی از مادرا شیر دادن رو دوست دارن و دوست ندارن بچشون شیر خشکی بشه ولی من شیر دادن رو دوس ندارم این حس سنگینی سینه ها و بیرون ریختن شیر و کثیف شدن لباس اذیتم میکنه
احساس میکنم این افکارم نا شکریه ولی خب من کلی نذر و نیاز کردم تا بچه دار بشم ولی خیلی وقتا بی حوصله میشم😔
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان بچه مامان بچه ۳ ماهگی
مامانای گل سلام
در شبانه روز چند ساعت می‌خوابید؟
من ۳ ، ۴ ساعت
احساس میکنم دارم کم میارم دیگه تا اینجا همه چیو با دوتا بچه مدیریت کردم اما از الان به بعد انگار دیگه توان ندارم 🥲🥲
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آسمان 🩷☁️ مامان آسمان 🩷☁️ ۷ ماهگی
این حس ناکافی بودن از کجا میاد ؟ همه ی کارای دخترمو میکنم قطره هاشو به موقع میدم، به موقع سیرش میکنم، مرتب بهش میرسم، همه وقتمو واسش گذاشتم ،اما بازم حس میکنم حواسم بهش نیست یا خوب رسیدگی نمیکنم 😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان شادکام مامان شادکام ۵ ماهگی
خب خب هم هفته های کن به سلامتی همه تون زاییدین تموم شد🐣😁 (✷‿✷) چهدخبر چطور میگذره.
شبا نینی خوب میخوابه؟ من خیلییییی خسته ام با اینکه کمک دارم ولی همش دلم میخواد بخوابم انرژیم کمه چرا؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان وانیا و سه قلوها🩷🎀 مامان وانیا و سه قلوها🩷🎀 ۵ ماهگی
مامانا اینجا کسی هست از ۲ماهگی دیگه به بچه شیر خودشو نداده باشه؟؟🥲
دلم میخواد دیگه به وانیا شیر خودمو ندم به چند دلیل🥲
یکی که شیر ندارم زیاد در حد آبه…چیزای مقوی اصلا نمیخورم و تا ۷/۸شب وقت نمیکنم حتی آب بخورم🥴
اهل قلیون و مشروبم …کارای زیبایی میخوام انجام بدم که همشون وقتی شیر میدی ضرر داره
از نظر روحی ام مساعد نیستم حس میکنم شیر استرس دارم میدم به بچم😫

همه ی اینا به کنار که دلم میخواد شیر ندم
ولییییی عذاب وجدان اینکه به بچم اگر شیر ندم حالمو بد میکنه😭
همش با خودم درگیرم که من چجور مادری ام که نمیتونم حتی ۶ماه به بچم شیر بدم🥲
الان هم بیشتر شیر خشک میخوره اما ته دلم عذاب وجدان خیلی زیادی میگیرم که شیر ندم😭
شما چجوری با این مسئله کنار میاین؟؟یا اومدین؟؟😞
انقدر خودخوری کردم راجب این مسئله که حد نداره
همش با خودم درگیرم😔
مشاهده ۳۶ پاسخ دیگر
مامان جوجه تپلی مامان جوجه تپلی ۹ ماهگی
سلام به مامانای مشهدی ....همیشه فکر میکردم همون روز زایمان میام و فورا تجربه زایمان رو مینویسم...اما به قدری تو این ۱۷ روز درگیر بودم که اصلا از گهواره یادم رفته بود...راستش دلم هم نمیخواد تجربه زایمانم رو بنویسم از بس روز سختی بود ...نه دلم میخواد کسی رو بترسونم و نه برای خودم دوباره یادآوری کنم ...بچه م تا ۳۵ هفته بریچ بود و قرار بود ۲ فروردین سزارین کنم اما ۳۵ هفته چرخید و ۱۸ فروردین که وارد ۴۱ هفته شدم بدون درد رفتم واسه طبیعی اما بعد از کلی سختی و درد سزارین شدم . مامانای که زایمان اول تون هست بدونید اون یک روز هر جور باشه میگذره پس اصلا بهش فکر نکنید فقط توکل کنید به خدا ...من زایمان سختی داشتم و خیلی اذیت شدم الان یه لحظه که به صورت زیباش نگاه میکنم یا بوی خوش تنش رو استشمام میکنم میگم همه ی اون سختی ها ارزشش این عشق و مادر شدن رو داشت .زایمانم بیمارستان مادر بود اگر سوالی درباره بیما‌‌‌‌‌‌‌‌‌رستان دارید در خدمتم .
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان گندم جونم💕😚 مامان گندم جونم💕😚 ۸ ماهگی
🫤🙁😑
سلام. چرا این مدلی شدم؟
مادر بودن خیلی سخته؟ یا اول هاش اینطوریه؟ بخدا تو این چند روز ۱۰ سال پیر شدم 🤦‍♀️🙁
همش استرس دارم، از همه چی میترسم، همش بهم میگن چرا اینقد مقابل همه چی جبهه میگیری؟ بهم میگن مگ میخوان بچتو بدزدن ازت؟،🫤🤦‍♀️ رو همه چی وسواس شدم، دلم میخواد همش گریه کنم🤦‍♀️ بعد ۱۰ سال خدا یک فرشته کوچولو بهم داده، همش حس میکنم لیاقت ندارم،
دخترم ۳۰ سی سی شیر رو سه بار خوابش میبره و بیدار میشه میخوره، هربار آروغ میگیرم، آروغ هاش رو دیر میزنه، همش دلدرده🙁 یعنی گریه میکنه میخوام قلبمو تیکه تیکه کنم، تو بارداری و قبل زایمان خودم رو بیشتر آماده مادربودن میدونستم، ولی حالا ک زاییدم، همش فکرهای مزخرف میاد تو ذهنم، همش میترسم واس بچم اتفاقی بیفته🤦‍♀️😑
فک نمیکردم مادر بودن این مدلی باشه، راسته میگن آدم سگ بشه، مادر نشه 🤦‍♀️😑 دور از جون مادرها🤦‍♀️🙁
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر