۵ پاسخ

عزیزم سوند چطوریه چیه وصلش میکنن من ازش اطلاعی ندارم

وااای چجوری میگی سوند درد نداره؟؟؟من ب غلط کردن افتادم ب زمین زمان قسمشون دادم درش بیارن

خدا رو شکر عزیزم

شما از وقتی رفتی زایشگاه چقدر طول کشید ببرنت اتاق عمل

عزیزم خداروشکر

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین من ....من قرار بود ۲۴ زایمان کنم اما ۲۰ درد گرفتم دکترم گف بستریشو خیلی استرس داشتم از بستری شدن از اتاق عمل میترسیدم هم خوشحال بودم هم ترس داشتم بماند ک ی فصل گریه هم کردم😂 ولی خداروشکر بستری شدم گذشت تو اتاق عمل هم خوب بود ولی مشکل تنگی نفس گرفتم برای همین خیلی تو ریکاوری نگهم داشتن بعد ک آوردنم بخش دیدن مامانم و شوهرم واقعا قوت قلب بود ولی همش دلم پیش بچم بود وقتی گذاشتنش بغلم انگار دنیارو بم دادن ولی واقعا سزارین بعدش روز اول واقعا سخته مخصوصا اولین قدمی ک میخوای برداری اونموقع یکی میخوای فقد بتون روحیه بده واقعا روحیه ی خیلی خوبی میخواد سزارین چون حتی با پمپ درد هم بازم درد رو دارین و فضای بیمارستان واقعا خفه کنندست دوس داری نفس بکشی اصلا ولی خداروشکر خوب یا بد اینم گذشت الان نی نیم ۴ روزشه یکم هنوز سخته و چالش های جدیدی مثل بی خوابی خستگی و درد و.‌‌‌.... هست ولی واقعا زود میگذره همه چی انگار همین دیروز فهمیدم باردارم و چالشای بارداری رو داشتم منتظر زایمان بودم الان ۴ روزش گذشت ولی تجربه شیرینی بود ایشاالله همه ب راحتی زایمان کنن اینا همش میشه خاطره برای هممون 🥹❤️
مامان سدنا مامان سدنا ۲ ماهگی
پارت سوم تجربه زایمان
برسه اتاق عمل لرز وحشتناکی گرفتم از ترس تو راهرو که داشتن میبردنم بشون میگفتم پشیمون شدم برمگردونین بعد گفتن میری طبیعی گفتم نه تخم میزام😂🤣دیگه کلا هذیون گفتنم شروع شد رسیدم اتاق عمل خیلی سرد بود منم لرز وحشتناک که داشتم از ترس اونجا اومدن سوند بزنن میگفتم میشه نزنین🥲😂اومدن بی حسی میگفتم میشه بیهوش کنین🥲😅کلا همش ساز خودمو میزدم ولی خدایی نه سوند درد داشت نه امپول بی حسی دیگه دکترمم اومد دید لرز دارم گفت کولرو خاموش کنین عمل شد حالا این وسط من هی میگفتن دستام تروخدا ببندین و هی هذیون میگفتم کمک بیهوشی بالاسرم بود باهام حرف میزد استرسم و کم میکرد قبل عمل بهم گفت بچه میخای باز میگفتم دیگه نه وقتی بچم بدنیا اومد میگفتن بازم میخام🤣🤣اصلا هیچی هیچی حس نکردم از عمل واقعا واقعا واقعا راحت و خوب بود همش میگم خیلی خوب بود کادر اتاق عمل استرسی که شدم همشون به روش خودشون کمکم کردن من واقعا راضی بودم از عملم و پرسنل بیمارستان همه چی
بعد دیگه بردنم ریکاوری دوساعت اونجا بودم خودم
مامان آسیه💜 مامان آسیه💜 ۵ ماهگی
تجربه زایمان
سزارین پارت چهارم
سوند درد زیادی نداشت بیشتر استرس ترس ادم ضعیف میکنه خودمو شل گرفتم وصلش کردن رفتیم اتاق عمل خیلی اتاق عمل سرد بود و من از سوند متنفر بودم اذیت میکرد خیلی رفتم روی تخت با کلی ترس دو بار تلاش کردن برا بی حسی و من استرس ترس زیاد داشتم بار اول نگرفت بار دوم پاهام بی حس شد نه خوب خوب شکمم که باز کردن من ازیت شدم و اخرشم بی هوشم کردن وقتی بیدار شدم منو میبردن بخش و کلی درد اومده بود سراغم از ساعت 11تا 2شب درد داشتم که با مخدر شیاف اروم تر شد دیروز توی بیمارستان با شیاف گذروندم از دیشب گردن درد وحشتناک دارم شیرمم کمه داروهام میخورم دردم قابل تحمل میشه وگرنه باید زمین گاز بگیرم کسایی که بی هوشی میگیرن اصلان سرشون تکون ندن تا مثل من نشن واقعا اذیتم دارم درد میکشم جای سزارین دردش خوبه باشیاف حل میشه دخترمم 37هفته چهار روز دنیا اومد با وزن 3کیلو 160گرم اینم از زایمان پر استرس من ان شاءالله همتون زایمان خوبی داشته باشین 🥰💖خدا به همه چشم انتظارا بچه سعی سالم بده
مامان بردیا مامان بردیا ۵ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین
من چهارشنبه ساعت۲عمل شدم و۲:۱۵بچم به دنیا اومد قبل از اینکه برم اتاق عمل انقد گریه کردم استرس و ترس تمام وجودمو گرفته بود اومدن منو بردن اتاق عمل رفتم تا تخت و اماده کردن نشستم من بیمارستان مصطفی خمینی عمل شدم پرستارا و دکتراش به حدی خوب بودن مهربون بودن ک اندازه نداشت عینه پروانه دورم میگشتن اینم بگم ترس از امپول بی حسی ام خیلی داشتم اون اقایی ک برام زد خیلی مهربون بود هیچی از امپول من نفهمیدم اصلا دردی نداشت وقتی زد انگار از کمر به پایین اب گرم ریختن منو خوابوندن من قبلش گفته بودم سون‌ میخاین وصل کنین موقعه سری بهم بزنین و برام زدن ماساژ رحمی ام گفتم زمانی ک عمل تموم‌شد انجام بدین انجام دادن چون خیلی ترس داشتم برای ماساژ رحمی از عملم هیچی نفهمیدم عینه آب خوردن نیم ساعتم تو ریکاوری بودم سزارین فقط دو سه روز اول درد داری اونم درد بخیه ن درد شکم و بعد چن روز خوب میشی شیاف خیلی خوبه من دکترم گف پمپ درد هم احتیاج نداری و واقعا هم لازم نشد شیاف کافی بود
مامان طنین🍓🍫 مامان طنین🍓🍫 روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا من اومدم با تحربه سزارینم 🤗
ساعت یه ربع به هفت دکترم گفته بود بیمارستان آرتا باشم از ۱۲ شب به بعد نباید چیزی میخوردم، صبح رفتم بیمارستان از سوند وحشت زیاد داشتم ولی خب زیادم درد نداشت فقط اولش یکم سوزش داشت ، نوار قلب بچه رو گرفتن سوند وصل کردن بردن اتاق عمل ، اونجا دیدن استرس دارم انقد باهام شوخی کردن تا حال و هوامو عوض کنم امپول بی حسی رو زدن حتی یذره هم درد نداشت دکتر مهاجری یه اهنگی رو باز کرد و شروع کردن به عمل 😂 همین که بی حسی رو زدن من به ثانیه نکشید بی حس شدم یه پرده جلوم کشیدن به دو دیقه نکشید که صدای گریه بچمو شنیدم بهم نشون دادن انقددد سیاه بود که گفتم خدایا این به کی رفته😂😂😂ولی خب چند ساعت بعدش رنگ پوستش سفید شد، بعد از عمل منو بردن ریکاوری اونجا میلرزیدم که گفتن عادیه فشارمو گرفتن فرستادنم بخش اونجا یکم حالت تهوع و سرگیجه داشتم که باز گفتن عادیه اینم بگم من چون ترسیده بودم این حالتام به نظر خودم از همون ترسیدنه بود
مامان آرتمیس🐣🤰😍 مامان آرتمیس🐣🤰😍 ۵ ماهگی
خب میخوام از زایمانم بگم براتون تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۳
من ۳۸هفته و دوروز زایمان کردم صبح ساعت ۸رفتیم تا کارامو کردم نه شد بعد رفتم برا آماده شدن سونی ک بهم وصل کردن اصل درد نداشت فقط سوزش داشت ا‌ونم اولش بود……
بعد دیگ رفتم برای عمل آمپول بی حسی اصلا درد نداشت شاید باورتون نشه استرس نداشتم اصلا خودمم تعجب کرده بودم فقط دوست داشتم دخترمو زود ببینم بلاخره آمپول و زدن و خوابیدم تا کارارو انجام بدن بی حس شدم میخوام بگم واقعا سزارین خوب البته بدن با بدن فرق میکنه….دخترم ۹/۵۰ب دنیا اومد با وزن ۲/۹۰۰وقتی دیدمش خیلی حس خوبی بود واقعا بهترین لذت دنیاس🥺😍
دیگ رفتم تو ریکاوری خیلی لرز داشتم خیلی درد نداشتم فقط لرز داشتم رفتم تو بخش اولش ی کوچولو درد داشتم بعد راه ک رفتم دیگ خوب شدم دردی زیاد نداشتم خونه هم اومدم اوکی بودم خلاصه من تو حاملگیم تا دقیقه نود حالم خوب بود کارامو خودم میکردم از پا نیوفتادم الانم ب من باش پا میشم کار کنم ولی شوهرم نمیزاره🤪
بیمارستانم خوب بود نور شهریار دکترمم عالی بود خیلی خیلی ازش راضی بودم واقعا خدا خیرش بده خیلی خوب عملم کرد اسم دکترم پریسا کریمخانی راضی بودم ازش🙏
اینم عکس الان دخترم خیلی نازه همش فک میکنم عروسک فانتزی بغلم میکنم 🥺دخترم شده تمام دنیام خیلی خوب مادرشدن ایشالا خدا ب همه اونایی ک میخوان مادربشن ی فرشته بهشون بده🤲
اینم یادگاری از ۱۴۰۳/۳/۱۹