۱ پاسخ

چند شب پیش پسر منم هیی تکون میخورد گذاشتم رو پام . بعد خودم به پشت دراز کشیدم. بیدار شدم دیدم پسرم نیست کلی اینور اونورو دیدم بلند شدم به باباش بگم دیدم رو پامه . منم یه سکته ریزی زدم

سوال های مرتبط

مامان برسام مامان برسام ۴ ماهگی
تجربه بارداری و زایمان پارت ۴۴#
ساعت نزدیکای نه بود که رفتم بیمارستان جلوی در بیمارستان اصلا جای پارک نبود شوهرم مجبور شد بمونه که جا پارک پیدا کنه منم رفتم سمت بخش ..جان پوشیدم و وارد آن ای سی یو شدم خریداری که کرده بودند تحویل پرستار دادمو پرسیدم بیدار شده پسرم گفت آره ولی بهش شیر ندادم تا خودت بیایی رفتم سمت تخت پسرم. همیشه هم یه ملحفه رو تختش مینداختن که تاریک باشه و بخوابه رفتم ملحفه رو زدم کنار با چیزی که دیدم دلم ریخت پسرم اونجا نبود و یه نوزاد دیگه جاش خوابیده بود تخت بغلیو نگاه کردم دیدم اونجا هم نیست همینطور تختارو یکی یکی نگاه میکردم اما نه پسرم نبود بازم رفتم. سراغ تخت پسرم یه بار دیگه ملحفه رو زدم کنار که مطمئن بشم اشتباه نکردم اما نه واقعا پسرم اونجا نبود استرس کل وجودمو گرفت همون لحظه هم داشتن پرستارا شیفت عوض میکردن صداشون کردم که پسر من کجاس اما کسی جوابمو نمی‌داد... رفتم سمت ایستگاه پرستاری گفتم خانم پرستار پسر من کجاس ؟ جا به جاش کردین؟