بچها لطفا از تجربه بچها شیره به شیره بگین میتونم از ‌پسش بربیام؟

خیلی سخته از نظر من ادم از بزرک شدن هیج کدوم لذت کاملو نمیبره

یه شبه میری تو اینه نگاه می‌کنی میبینی صورتت چروک شده و افسرده و پژمرده.
یهو بخودت میای تو چندماه میبینی ضعف اعصاب داری و دندون برات نمونده.
یهو میبینی اسم خودتم یادت نمیاد.پاک خودتو فراموش می‌کنی.
اینارو میگم که بدونی باید صبور باشی .باید آماده باشی.
من برا دخترم پرستار گرفتم.باز داغون شدم.
اگه کمکی نداشته باشی نمیتونی دووم بیاری.
از الان فکر پرستار و کمکی باش.
رو کمک اطرافیان اثبات و ابدا حساب باز نکن.
حتی یک درصد.
بسپر زودتر برا پرستار.چون پرستار قابل اطمینان سخت گیر میاد.
کاش همه اینارو یکی قبل از بارداری دوم بهم می‌گفت تا یهو وسط یه عمل انجام شده نیفتم و گرفتار نشم.
بی خوابی جوریبه سر آدم میاره که دیگه مثل قبلت نمیشی
من تجربه خودمو گفتم.
امیدوارم برات سخت نگذره.
لذت نوزادی بچه دوم اصلا نمی‌فهمی.چون کامل درگیر اولی میشی و مشکلاتش که چندین برابر میشه.
قدر تک تک لحظات الانت بدون عزیزم.
چون چند سال آرامش ازت گرفته میشه.
حتی وقت نداری با همسرت خلوت کنی.
بس شب تا صب بی انرژی میشی و روزا بدو بدو.
همه این شرایط با وجود پرستار برا من پیش اومده.
خلاصه آماده باش و قوی
ایشالا خیره👍

اره چرا نشه اتفاقا بهتره تو ک داری شب بیداری میکشی سختی میکشی اینم روش چ فرقی داره ی سره با هم بزرگ میکنی خیالت راحت میشه فردا روز بزرگ میشن حالا کیف میکنی میگی کاش دوتا دیگه هم میاوردم🤭

واکنش شوهرت چی بود

بابا خوش باش بچه مسوولیتش زیاده دوتااااا بزار یکم پسرت بزرگ شه بعد دوتاپشت هم عذابه عذابه

من متوجه نشدم ینی میخاین دوباره باردار بشین؟😶

کمکی داشته باشی خیلی بهت سخت نمی‌گذره .

خیلی خیلی سخته

خواهرم بچه شیر به شیر داره خیلی صبر و تحمل میخواد مسئولیت دوبچه گردنته باید به دوتاش برسی همزمان خیلی چیزا باید در نظر بگیری

من که ی روز ساعت ۶صبح دل درد و حالت تهوع و ... گرفتم فقط خدا خدا میکردم دخترم بیدار نشه چون نا نداشتم ب اون برسم از درد ب خودم میپیچیدم چ برسه ادم یکی دیگه هم بیاره این سن ک همش ب مراقبت نیاز داره اولی

چرا نتونی فقط باید روانت رو آماده کنی زود عصبی نشی