منم اومدم با تجربه زایمانم 🥰❤️سی اردیبهشت ساعت هفت قرار بود برم بیمارستان حاضر شدم رفتم دکترم تو نامه فقط نوشته بود بستری و اطلاع دهید من نامه رو دادم ب پذیرش ی نامه دیگه داد گفت برو بالا کمیسیون تایید کنه خلاصه من رفتم بالا ی خانمه بود میگفت وقتی دکترت دلیل ننوشته من نمیتونم بنویسم پایین سزارین اختیاری ازاد حساب کنی منم الا بلا زنگ بزنین دکترم رفتم ت اتاق لیبر ایقد عجز ناله کردم تا زنگ زدن دکترم دکترممم بهشون گفت بستری کنن جهت زایمان طبیعی تا خودش بیاد خلاصع من ک ب دکترم اعتماد داشتم میدونسم ک میاد بهش زیر میزی هم داده بودم نامه رودادم همسرم رفت کارام کرد نامه بستری گرفتم خوابیدم ان اس تی گرفتن همش دعا میکردم تا دکترم بیاد میگفتم یا خدا ممکنه یهو امپول فشار بزنن منم قرار باشه طبیعی بیارم تا این ک لباسام عوض کردم ک همون خانمه گفت این خانم سزارینه منم خوشحال سرمم وصل کردن اتاقمم بهم گفتن بستری شدم تا دکتر بیاد ی خانمه هم بود کنارم داشت درد طبیعی میکشید من بیشتر ترسیده بودم 🥺🤣چقد براش دعا کردم

۵ پاسخ

فیلمم از زایمانم گرفتن تو اتاق عمل اما هنوز ندیدم فقط ب همسرم نشون دادن تا حاضر شه ببینم

بعد ک بستری شدم مثل اینکه گیر داده بودن کمیسون قبول نکرده فلان تا این ک دکترم اومد تو پرونده نوشت دفع مکنیوم بعدم ساعت یازده نیم رفتم اتاق عمل از سوند و بی حسی میترسیدم ک بگم اصلا ترس نداره سوند یکم اونم چون متوجهش بودم یکمم خودم سفت کردم ولی درکل ی ثانیه بود اصلا درد غیر قابل تحملی نبود بعدم ک دکتر بیهوشی امپول بی حسی زد اونم حس نکردم خوابیدم پاهام سنگین شد اما حس داشتم وقتی بهم گفت پاهاتو بیار بالا منم اوردم بالا ک دکتر تعجب کرد دکترم اومد با ی چیز فشار میداد شکمم میگفت حس داری میگفتم اره ک دیگه هیچی نفهمیدم فک کنم بیهوشم کردن بعد ک بهوش اومدم هیچ دردی نداشتم رفته رفته کمرم درد می‌گرفت ک انگار پریود شدم ک خانمه اومد گفت پمپ درد میخوای گفتم اره گفتم بچم کجاست تا بعد نیم ساعت دخترم اوردن بغلم بهش شیر دادم بعدم بردنم بخش درد زیادی نداشتم با پمپ درد قابل تحمل بود راه رفتنمم خیلی اسون بود ازش خیلی میترسیدم اما سخت نبود روز بعدشم ک مرخص شدم بچم زردی داشت ولی با این حال بدم پیشش موندم بستری شد بعد بی حسی خیلی پاشذم بچه شیر دادم جناغ سینم خیلی درد میکرد ک اونم تموم شد

بعد اگر با هماهنگی دکتر برامون سزارین اجباری بزنن چقدر میشه هزینه بیمارستان؟!

سلام ،منم نامه دارم اما فقط نوشته بستری بشه همین یعنی امکانش هست اذیتم کنن؟!

به سلامتی عزیزم
کدوم بيمارستان زایمان کردی؟

سوال های مرتبط

مامان روژیا مامان روژیا ۴ ماهگی
پارت اول
جمعه عصر رفتم بیمارستان نامه رو دادم گفتن نمیشه چون مهر یا امضا دکترو نداره دکترمم خیر سرش رفته بود مرخصی گفتن دکترای دیگه قبولش ندارن برو مطب دکتری ک میخوان عملت کنن نامه بیار فرداش منم خیلی ناراحت شدم چون فرداش وقت عملم بود صبح با مامانمو شوهرم رفتم مطب نوبت گرفتیم گفت واس چهار عصر واقعا اعصابم خورد بود ک مامانم گفت بیا یه سر بریم بیمارستان شیفتا عوض شدن الان شاید اونا قبولش کنن رفتیم هیچی نگفتیم نامه رو دادیم گفتن باشه این نامه رو قبول نمیکنیم ولی امروز وقت خودته ما بهت نامه بستری میدیم خلاصه به دکتری ک نوبت گرفته بودم زنگ زدن دکترم پذیرفت و گفتن برو کارای لازم بستری رو انجام بدیم واقعا خیلی خوسحال شدم باورم نمیشد فقطم بخاطر مامانم بود قربونش برم بردنم یه اتاق نوار قلب زدن و رگمو گرفتن بعدش گفتن شلوارتو درار سوند میزنیم خیلییی لحظه بدی بود اولش ک وصل کردن درد نداشت ولی بعدش مث این بود ک عفونتاینا داشتم واژنم خیلی درد داشت نمیتونستم راه برم قلبم یه جور شده بود بردنم رو تخت بستری تا دکتر بیاد
مامان ماهلین خانم🌕 مامان ماهلین خانم🌕 ۶ ماهگی
تجربه زایمان قسمت اول
من دکترم ساعت 2 نامه داده بود ک برم بستری شم برا 3.3
ولی بخاطر کمبود جا الکی منو بستری نمیکردن
منم رفتم پیش سوپروایزر صحبت کردم ک ب دکترم زنگ بزنن دکترم گفت بیاد با خودش صحبت کنم
دکترم گفت من از خدامه بستری کنم جا نیس برو برا ساعت 8 شب بیا شام بخور بیا
منم ساعت 8 تا 9 درگیر کارهای بستری بودم
ساعت های 9 رفتم تو زایشگاه
ماما بخش بهم ی ذره قرص داد ک اصن تاثیری نداشت
ان اس تی هم گرفته بود ک دوباره بهم ی ذره دیگ قرص بده ک انگار خیلی بد بود دیگ نداد
دیگ من تا ساعت‌های 5 صب اصن درد نداشتم همش میگفتن بخاب منم اصن نمیتونستم بخابم
نزدیک های 6 صبح بود ک دردهام شروع شد
ب ماما بخش گفتم ی چی میزنی من ی ساعت بخابم گفت هنو زوده واسه اینجور آمپول ها ولی ی چی میزنم گیج بشی اومد ک بزنه من ترسیدم گفتم نزن😂اونم رفت یکم بعد دیگ داشت درد هام شدید میشد بهش التماس میکردم تو رو خدا بیا بزن همونه دیگ یکم. کار داشت بعدش اومد زد
دیگ دردهام داشت بیشتر می‌شد ک ماما همراه اومد معاینه کرد 2
مامان دلوین مامان دلوین ۷ ماهگی
#پارت یک
بالاخره منم اومدم با تجربه زایمانم😁
من انتخابم سزارین اختیاری بود چون از طبیعی وحشت داشتم
اینم بگم که من دخترم تا ۳۶ هفته بریچ بود و بعد چرخید بل اینکه بارداری اولمه😵‍💫
بارداری خیلی سختی داشتم سه هفته آخر بچه کامل اومده بود تو لگن
منم همش استرس اینکه طبیعی زایمان نکنم....
خلاصه دکترم گفته بود چهار اردیبهشت برم پیشش تا پنجم بستری بشم تو بیمارستان
ولی خودم از تقریبا شنبه که می‌شد اول اردیبهشت دلدرد و کمردرد پریودی داشتم و یکشنبه رفتم پیش دکترم که گف فردا ۶ صب ناشتا برم بیمارستان
استرس داشتم ولی خیلی خوشحال بودم چون میدونستم دیگه سبک میشم و دخترم رو میبینم
خلاصه ۶ صب رفتم بیمارستان با دکترم تماس گرفتن که جواب نداد
تا ۶ ونیم بهش زنگ زدن ولی جواب نمی‌داد و اونجا بهم گفتن این دکتر سابقه جواب دادن تلفن نداشته
😑منم که دکتر نامه طبیعی بهم داده بود و گفته بود اونجا حرف از سزارین نزن سقف روسرم خراب شد و گفتم ایوای من بچه هم تو لگنه و دکتر ول کرده ک من طبیعی زایمان کنم