۱۶ پاسخ

ربطی به سن نداره به حالو حوصله اس. وحال دل خوش.من دیدم ۴۱ سالم اینجا ک وقت میزارند برا بچه ها .برنامه ریزی کنی میشه.اتفاقا‌کم‌سنو سالا بیشتر به فکر خوش گذرانی های نکرده خودشونند تا بچه.

من دوتا بچه دارم عزیزم روزی یک تا دوساعت برای هرکدومشون وقت جداگانه میزارم خونم همیشه مرتب نیس گاهی وقتا خیلی نامرتبه و وقتی بچه هام خوابن شب مرتب میکنم البته اینم بگم ک اگه خونه نامرتب باشه و غذا آماده نباشه شوهرم خیلی درک میکنه و از این بابت خیالم راحته منم مثل همه ی آدما گاهی بی حوصلم و حوصله ی بازی ندارم برا همین میبرمشون حموم رنگ بازی یا شن بازی و بازی های حسی ک خودم خیلی دخالتی نداشته باشم ولی همیشه ب خودم میگم اینا فقط چند سال بچه هستن و نیاز ب من و بازی با من دارن پس براشون کم نزارم و اینکه میدونم چقدر برای اعتماد ب نفسشون و داشتن روان سالم بازی کردن مهمه دعوا هم میکنن اما من انقدر راجب این چیزا کتاب میخونم و از مشاور کمک میگیرمو اطلاعات جمع میکنم ک میدونم اون موقع باید چیکارکنم برا همین اعصبانی نمیشم چون میدونم دارم رفتار درستی میکنم من آرزوم اینه ک بجه هام تو بزرگسالی روان سالم اعتماد ب نفس و عزت نفس داشته باشن برا همین از وقتم از استراحتم میزنم و هرکاری میکنم ک چند سال بعد اینجوری ببینمشون اینا بهم انگیزه میده ک خسته نشم 💚💚😍

ربطی ب سن نداره بخدا به مشکلات زندگی من ۲۱ سالمه حال خودمم ندارم با دوتا بچه

مگه چند سالتونه من ۳۱ سالمه و اصلا حوصله بچمو ندارم یعنی مشکلات انقدر زیاده ک‌حوصله ای نمیمونه تنها نیستی خواهر

عزیزم الان الویتت بچه هاتن.کار خونه رو بذار کنار.فقط در حد تمیز کاری سطحی و غذا پختن همین.بقیه وقتت رو بذار برا بازی باهاشون.ی وقتایی بازی های تحرکی کن مثل بدو بدو و ...اینا.اینطوری هم بهشون خوش میگذره هم خسته میشن و بعد ظهر یکم می‌خوابن و شماهم ب کارات میرسی

ربطی به سن نداره من ۲۳ سالمه اصلا حوصله ندارم توان ندارم وقت گرفتم برم دکتر انقدر بی حوصلم

ربطیبه سن نداره عزیزم من کارهای خونه رو ول مردم به بچه ام میرسم یه زمانهایی بچه منو ول میکنه میره توو اتاقش بازی میکنه اونموقع منم میرم اشپزی میکنم وسطاش کمی هم به خونه میرسم اکر وقت نکنمم ول میکنم گاها شوهرم ظرفهارو میشوره و هفته ای یبار جارو میکشه چون بچه مم زیاد اهل ریخت و پاش نیس از کثیفی بدش میاد جیزی خوردنی میاره میندازه اشغال

عزیزم ربطی ندارد به سن من ۳۷. سالمه دو تا بچه دارم بیشتر اوقات هم همسرم شیفت هست و خونه نیست امسال هر دو مدرسه ای بودن اولی دبیرستانی که در بعضی دروس لازم به کمک من داشت دومی هم کلاس اول کلا پای درسش بودن در عین حال بازی هم داشتیم اگر یه تایم هایی را برنامه ریزی کنی میتونی بدون اعصاب خوردی ساعاتی شاد در کنارشون داشته باشی مثلا کاغذ رنگی برش بزن بهشون بده روی کاغذ جدا بچسبانند یا مثلاً پیدا کردن اشیا ،چند چیز قایم کن ازشون بخواه پیدا کنند یا بازی با رنگ انگشتی در حمام عالیه بچه ها عاشقش هستند کانون های فرهنگی هم کلاس برای بچه ها داره میتونی در هفته چند روز کلاس مختلف ثبت نام کنی هم برای سرگرمی خوبه هم پیشرفت در تکلمش

سلام من ساعت ۸ صبح بیدارمیشه دخترم اگه خورشت داشته باشم تا۹ انجام میدم نهاررووصبحانه همزمان می خوریم بعداز۹ تا۱۱ونیم بازی خاله بازی و.... بعدش برنجمومیزارم دوباره بازی ونهارتا۲ بعدتا۵ می خوابه دوباره بازی من خونم ودوروزیکبارجارومی کنم حتی اونم بادخترم به صورت خاله بازی انجام میدم

من که از بازی با بچم خسته نمیشم چون دیگه این روز های مادرانه من برنمی‌گرده هروقت هم خسته بشم به این فکر میکنم.
دیگه نمی‌دونم دوتا داشتن یابیشترشرایطش چطوریه

البته کار شما خیلی سخته عزیزم واقعا درک میکنم ک خیلی فشار روته امیدوارم ی روزی نتیجه ی تلاشاتو ببینی مامان 💚

منم چون باید هر روز پیاده روی ببرمش و تمرین کار درمانی میکنم باهاش و زانو درد ودیسک کمر دارم دیگه برا بازی نمیکشم گاهی نقاشی میکنم باهاس فقط .

منم چون حوصله ندارم میبرمش مرکز بازی درمانی . اونجا بازی میکنه.منم ۳۶ سالمه

مامان دلوین و ماهلین ی سر ب پی وی بزن چندتا سوال دارم ازت

من ۴۱ سالمه و هم واسه بازی باهاش وقت میزارم هم کارای خونه .باردارم هستم.البته دومی بدنیا بیاد نمیدونم دیگه شرایط چجور بشه

اینم بگم دلوین حسادت خیلی می کنه برا همین تو بازی دعواشون میشه 😐😐اعصاب آدم خورد می کنند میزنیم بیرون از بازیشون

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا شما در طول چطور برنامه ریزی می کنید ؟؟آیا واسه خودتون وقت میزارید یا نه ؟؟مثلا در حده یه پیاده روی یا ورزش برید؟؟من مشغلم زیاده از صبح تا بعد ازظهر به کارهای خونه و ناهار و شام و بچه ها باید برسم بعد از ظهر در هفته دوبار باید ببرم گفتار درمانی و بعدشم تمرین با جوجه هام دوروز در هفته هم سر به خانواده هامون بزنیم ما بقی روز ها هم به خرید و کارهای بیرون از خونه و دکتر بردن و بچه ها یا هر کاره دیگه ای که داشته باشیم باید برسیم تازه خیلی وقتا روزهای فرد که بچه هامو می برم گفتار درمانی بعدش دوباره میریم به کارهای عقب موندمون می رسیم تا بیایم خونه ساعت ۸ شده کارهای بیرون از خونه هم من و شوهرم با هم انجام میدیم از خرید و هرچی که بگی خیلی دلم می خواد در روز یک ساعت برا خودم وقت بزارم مثلا برم یه پیاده روی جایی بادی به کلم بخوره ولی واقعا نمی تونم یه وقتایی نصف کارهامم می مونه چون تمرین کردن با بچه ها هم طاقت فرساست و خیلی وقتا لجباز میشن و همکاری نمی کنند الان اگه شما در شرایط من بودید چی کار می کردید ؟؟الویت اولتون بچه هاتون بود ؟،خصوصا بچه هایی مثل بچه های من که نیاز به درمان دارن ؟؟یا نه همش به فکر خودتون بودید؟