متاسفانه پسر منم اینطوره من فک میکنم چون تو خونه تنهان اینجوری میکنن همبازی ندارن
منم پسرم ی مدت اینجوری بود کم کم خوب شد منم به گریه هاش اعتنایی نمیکردم میگفتم هرکی میاد نمیشه همش بمونه که باید بره خونشون باز میاد بعدا .اونقدگفتم که الان یکم بهتر شده وگریه نمیکنه زیاد
پسره منم همینه
نباید جلوی یه بچه دیگه میزدیش
حس میکنم خیلی تنهاعه تا یکیو میبینه اینجوری میشه ببرش مهد خانه بازی هر از گاهی نزار مهمونی براش تفریح باشه که اونجوری کنه
پسر منم همینه بخدا با پسر عموش صبح تا شبم بازی کنه باز موقع رفتن اون قیامته .تو یه ساختمونیم چشمشو باز میکنه صبح میگه یا اون بیاد یا من میرم .فقط تو پله هاس میره دوساعت میشینه نمیاد موقع اومدن اونم میاره خونه باز موقع رفتنش همون آش وهمون کاسه .منم سر این موضوع واقعا روانی میشم میگم اگه راهمون دور بود از هم شاید اینقد به خاطر پسر عموش کتک نمیخورد منم روانی نمیکرد .خودشم اذیت میکشه منم
فکر کنم برای سن شونه چون که ما امسال هرجا رفتیم شب نشینی ارمان با گریه اوردیم یا نمیاد یا میگه بچع اونا بیاد خونهوخودمون
من میره خونه مادر شوهرم اینجور میکنه یا میان بچه اینا هم ندارن خواهر شوهرام بزرگن ولی مجردن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.