مامانایی که بچه تون به شیشه وابسته بودن ، چجوری از شیشه گرفتید مممون میشم تجربه هاتونو بگین 🤲🍃

پسر من پاستوریزه دوست نداشت میریختم داخلش خودش نمیخورد مینداختش اوایل گریه میکرد بهانه میگرفت تا دیگه پروژه اش تموم شد

من شنیدم که باید کم کم پیمونه شیرخشک رو کم کنی یعنی آب همون اندازه مثلا اگه ۱۵۰تا آب با ۵پیمونه میدادی بکن ۳پیمونه ۲پیمونه کم کم دیگه طعم شیرعوض میشه نمیخوره ولی من یه شب ازخونه مامانم اینا برگشتیم ایلیا گفت جی جی من ساکو گشتم گفت وای شیشت خونه مادرجون مونده بیا تو آبخوری بخور همون شد دیگه قبول کرد اصلا بعدش نگفت با شیشه بخورم الان تو لیوان با نی کوچیک میخوره ازاین نیهای شیرپاکتیای کوچیک

پسر اولم وحشتناک وابسته به شیشه بود فقطم شیر میخورد توش ... یه بار توش آب ولرم ریختم ۱۲۰ سی سی با یه قاشق چایخوری شیر خشک بهش دادم گفتم ممه شیر بد شده دیگه لب نزد ...البته بگم شبا اصلا تو خواب نمیخورد فقط روز اونم درحد دوسه بار

من شنیدم که باید کم کم پیمونه شیرخشک رو کم کنی یعنی آب همون اندازه مثلا اگه ۱۵۰تا آب با ۵پیمونه میدادی بکن ۳پیمونه ۲پیمونه کم کم دیگه طعم شیرعوض میشه نمیخوره ولی من یه شب ازخونه مامانم اینا برگشتیم ایلیا گفت جی جی من ساکو گشتم گفت وای شیشت خونه مادرجون مونده بیا تو آبخوری بخور همون شد دیگه قبول کرد اصلا بعدش نگفت با شیشه بخورم الان تو لیوان با نی کوچیک میخوره ازاین نیهای شیرپاکتیای کوچیک