۵ پاسخ

پسر من متاسفانه چیزی نمیگه .یه ماما میگه فقط بابا هم میگفت ک الان به بابا و داداششم هم مامان میگه🤐گاهی به داداشش ک محمد بود مممه میگفت.گاهی به میگه.گاهی به غذا دوو میگه چون دوغ خیلی دوست داشت.همین.

خوبه بنظرم پسر من قاقا مامانی بابایی عزیز علی اوا هم ب اب میگه

دختر من اینارو میگه
مامان.بابا.بابون(باباجون).دایی.دای دای (زندایی).عمو .عمه.اجی .ایتا(مامان بزرگ شوهرمه ). خخخ(خاله).هم(به غذا و خوراکی میگه).اب.هاپو. میو(به گربه میگه ).دتونی (کتونی).عزیزز(عزیزم).دردر . حیاط. تازا به مرتضی میگه اسم شوهرمه . اینارو یادمه😂

پسر من فقط دوست داره یه جا بشینه حرف بزنه .حالا بگم یکم راه برو نمیره 😃. بابا . ماما . دد . توپ. ماشین. سبد . جعبه . بچه . ظرف . بارون . ابر . نی نی . آخ. بوو و. غذا . دست . کفش . میز . آب..ببر . باد. گل .... میگه تا مدت ها مامان نمیگفت میگفت عزیزم !! . 😃. الانم بعضی موقع ها سختشه به من بگه مامان. میگه عزیزم 😅😅🥰

پسر منم قبلا اینارو می‌گفت ولی الان کلا یادش رفته الان فقط میگه بابا به ماشین میگه منمن ب غذا میگه به به

سوال های مرتبط