یادمه قبلا چقدر نگران خواب پسرم بودم. نگران همه چی. توی اینترنت پر بود از اینکه تو سه‌ماهگی فلان کنید شش ماهگی فلان کنید، خوابش خوب بشه، جای خوابش فلان بشه و ...حالا که به دوسالگی رسیده، بحث آموزشی اومده وسط و حالا چکار کنیم، چه بازی کنیم، چه سرگرمی‌ای...
خلاصه...برای صدمین بار بهم ثابت شد بچه‌ها پیش بینی ناپذیرن، بچه ها حال پدر مادر رو میفهمن، بچه‌ها وقت گذاشتن میخوان، بچه ها وقتش که شد هم خوابشون خوب میشه، هم از شیر خوردن می‌افتند، هم بازی های مختلفی می‌کنند، هم حرف میزنند و ...
درسته باید تلاش کرد برای رشد و آموزش بچه ولی فقط تا یه جایی از این روند دست ماست، فقط تا یه جایی میشه کنترل کرد و خیلی درک نمیکنم مادرهایی رو که میخوان همه چی رو با فرمول و دستورالعمل جلو ببرن.
هیچ دوتا بچه‌ و هیچ دوتا مادری مثل هم نیستند و نمیشه برای همه یه نسخه واحد پیچید‌. پس بیاید قد وسع و توانمون تلاش کنیم و بقیه‌ش رو بسپریم به جریان زندگی.
یه چیزایی فقط زمان لازم دارن.
اینم از نصیحتای آخرشبی یه مامان خسته 🙂

۶ پاسخ

سلام مامانای گل وقتتون بخیرباشه
من چندسالی هستم که قران وانواع چهله برای رفع حاجت سلامتی وهدبه به رفتگان و...میخونم یک خانمی اینجارومعرفی کرد بهم گفت هم جنس های خودت  داخل این اپلیکیشن هستند برای خرج روزمره زندگیت شایدفرجی بشه ازنظرمالی حتی به نون شب میمونیم
حالا هرکدومتون به هردلیلی نمیتونیدقران بخونیدویادعابخونیدبگید من براتون انجام میدم ثواب داره باورکنید به گردنم نگه نمیدارم وبااین وضعیتی ک دارم حتما میخونم براتون

دقیقا
من تا الان هیچ چیز با پسرم کار نکردم همه چیز خودش یادگرفت ب نظرم هرکاری ک ما بکنیم عین همون بچه یاد میگیره اول باید روی خودمون کار کنیم

آفرین خیلی قشنگ گفتی مخصوصا من که بچه اولمه چقدر استرس کشیدم یعنی شبی نبود که با عذاب وجدان نخوابم واقعا این همه اطلاعات خوبه ولی اگه باعث استرس بشه بیشتر آسیب میزنه ...

عالی بود عزیزم آدم باید از بزرگ کردن بچه لذت ببره نه اینکه کلللل مدت خودشو درگیر خط کش گذاشتن و متر گذاشتن و نمودار کنه و انتظار داشته باشه بچهمث ساعت جلو بره! این کار بجز پیر شدن مادر و آزار دیدن بچه هیچ نفعی نداره!

عااالی گفتی

اینم بگم خواب پسر من فقط با دارو خوب شد. اگه بچه شما دوسالش شده و جنب و جوشش زیاده و خواب آرومی هم نداره حتما برین دکتر و بهش بگین دارو تجویز کنه.

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان سامیار و مهدیار مامان سامیار و مهدیار ۲ سالگی
مامانا سلام خسته نباشید

بیاید از الان که بچه ها کمو بیش میفهمن صبر و بهشون یاد بدیم
الان یه سریا میان میگن چی صبر مگه بچه این سنی صبر میفهمه چیه بچه باید تا ۷ سالگی پادشاهی کنه
بله درسته بچه پادشاهی کنه ولی بعضی چیزا خشت اولشو الان میزاریم اگه کج بشه تا ابد کجه
خوب حالا چجوری صبر رو یاد بدیم مثلا کوچولومون میاد میگه مامان من اب میخام
حالا ما باید چیکار کنیم؟
در جواب میگیم باشه ولی صبر کن دستامو بشورم بهت اب میدم
اینکه بگیم صبر کن خیلی مهمه کم کم معنیش تو مغز بچه رنگ میگیره
اون رست شستن حتی یه دقیقه هم بچه رو منتظر نمیزاره در حد چند ثانیس ولی برای شروع عالیه
خلاصه که از همین چیزای کوچیک شروع کنیم تا صبر کردنایه بیشتر
مثلا مامان بیا بازی کنیم
باشه ولی صبر کن ظرفارو بشورم!
یا مثلا صبر کن چایی دم کنم!

الان درسته در خواستاشون کوچیکه و سریع میشه فراهمش کرد ولی خوب اگه صبر کردنو از الان یاد بگیرن در اینده و در مقابل خواسته های بزرگشون کم میاریم
مامان سانای مامان سانای ۲ سالگی
مامانا یه فکری افتاده ب جونم میخام دخترم که تولد سه سالگیش گذشت دوباره اقدام به بارداری کنم حالا نمیدونم باردار شم یا نه چون شوهرم واریکوسل داشت عمل کرد و با دارو بچه دار شدیم، حالا نمیدونم وضعیت شوهرم چطوره، البته دلم میخاد یه پسر داشته باشم دختر هم شد شد، ولی خوب به هوس پسر میخام بچه دار شم اما خوب دوتا دختر سخته هم از لحاظ مالی هم اینکه پسر باشه پشتوانه برای دخترمه بیشتر بخاطر اون میخام دومی رو حامله شم، ولی خوب میترسم دختر بشه، البته ک شوهرم عاشق دختر نمیفهمه که بعدا تو زندگی پسر هم لازمه برای پدرو مادر معلوم نمیشه دخترمون تو اینده چیکاره میشه، البته اینم میدونم هر پسری به درد پدر مادر نمیخوره ممکنه بدتر دردسر بشه، به هر حال میخام از هرر میوه داشته باشم، ولی فعلا با شماها در میان گزاشتم به شوهرم نگفتم نمیدونم هنوز تصمیم نگرفتم لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم ایا با رژیم اینا میشه نتیجه گرفت یا فقط دست خداست و هرچی خدا بخواد اونه
مامان ماه پسرم مامان ماه پسرم ۲ سالگی
💕💕


خیلی بددهنم
همش دارم به بچه و همسرم فحش میدم
اینقدر تو خونه از پدرم فحش خوردم که اینجوری شدم.
الان بچه امم داره راه منو میره.


من میدونم که بعد از گفتن کلمات منفی به فرزندت چه حالی میشی🥺 عذاب وجدان، احساس گناه و ناراحتی از اینکه اون هم همه رو یاد میگیره و البته مطمئنم هزاران بار هم تلاش کردی تا دیگه نگی اماااا، درسته که دوران کودکی خودتون هم تأثیر داشته و باعث آسیب شما شده اما الان خود شما الگو هستید و یه جا باید این چرخهٔ معیوب و آسیب زننده رو قطع کنی و فقط و فقط «تو» هستی که میتونی به خودت و پسرت کمک کنی.


حالا این مراحلی که میگم رو با دقت لطفا انجام بدید:.

* اول از همه پر تکرارترین کلمات منفی و بدی که استفاده میکنی رو بنویس.(همه رو🤬).

* دومین مرحله اینه که روی همون کاغذ که کلمات رو نوشتی، موقعیت‌هایی که در اون از این کلمات استفاده میکنی رو هم بنویس (مثلا موقع غذا نخوردن فرزندم، موقع ننوشتن تکالیف و تمام موقعیت‌هایی که عصبانی میشی و از کلمات منفی استفاده می‌کنی)..

*سومین مرحله اینه که برای خودت جملات و کلمات منطقی و مثبت رو جایگزین کلمات منفی بکن(مثلا «شنیدی مامان؟» به جای «مگه کَری؟»، البته ببخشیدا😬).

*در مرحلهٔ چهارم سعی کن هر وقت که یه کلمهٔ منفی به ذهنت میاد و میخوای ازش استفاده کنی، تا ۳۰ ثانیه سکوت کنی (واقعا خیلی این تکنیک جواب میده بخصوص پشت فرموووون🥵).

*در مرحلهٔ پنجم هم انقدر این روند رو تکرار کنید تا بتونید پیروز بشید. شک نکنید که میتونید😍.

مامان‌ها و باباهای عزیز، پیشنهاد شما چیه؟!
تجربه‌ای در این زمینه داشته‌اید آیا؟!