سلام خانما خوبین . براتون از تجربه زایمانم بگم من یه روز قبل زایمان بعد از ظهر یکم درد داشتم ولی جدی نگرفتم شب شد اونجوری دردم ادامه داشت فکر کردم استراحت کنم خوب میشم چون روزانه خیلی کار میکردم همونجوری خوایم برده اصن دردو دیگه نفهمیدم ساعت ۴ صبح بودکه از خواب بیدار شدم دردام بیشتر شده بود فهمیدم که زایمان میکنم بعد تحمل کردم تا ساعت ۶ صبح شد رفتم چند دست لباس بود اونا رو شستم بعدش حموم کردم شد ساعت ۸.۳۰ بعد به شوهرم گفتم دردام شروع شده زایمان میکنم فرستادم مغازه خوراکی برا بعدی زایمان بخره شوهرم رفت ساعت ۹.۳۰ اومد بعد رفتم بیمارستان ساعت شد ۱۰ صبح رفتم رسیدم بیمارستان دوکتر معاینم کرد گفت ۶ سانت باز شده رحمت بعد کیسه آبمو پاره کرد و ماسک بی حسی برام داد یکم دردامو کم کرد شدم ۸ سانت برد برا زایمان و خلاصه ساعت ۱۰.۴۰ بود زایمان کردم واقعین زایمان راحتی داشتم و آفرین به خودم خیلی دردو تحمل و آفرین به بچم زنده گی مامانش اصن اذیتم نکرد برا زایمان . ولی الان پیشم نیست خیلی دلتنگشم همش گریه میکنم و غصه میخورم یکم مشکل داشت تو بیمارستان تویی دستگاه است دعا کنید برایش زود تر خوب شه 🙏🙏🙏🙏🙏🙏😥😓

۹ پاسخ

مبارک باشه عزیزم. خدا برات نگه داره نی نیت رو. خوشبحالت چقدر کم درد کشیدی تازه ماسک بی حسی هم زدن برات. خیلی خوش شانس بودی

بچه اولته؟

انشالله صحیح وسالم برگرده توبغلت

خداروشکر به سلامتی زایمان کردی

آخ درکت میکنم منم پسرم ۵ روزش بود بستری شد واسه زردی ۴ روز پیشم نبود😭😭
دق کردم
انشالله نی نی شما صحیح و سالم زود مرخص شه

مبارک باشه قدمش
افرین ماشاالله خوش زایمان بودی دیگه خداروشکر

چ خوب و راحت ب این میگن زایمان خوب 👏👏😍😍 قدمش مبارک باشه عزیزم

ان شاءالله صحیح و سلامت میاد بغلت و زیر سایه شما و باباش به خوبی و خوشی بزرگ میشه

چند کیلو بود

خیلی خوب بوده پس زایمانتون بسلامتی مبارک باشه ان شاءالله منم آسون باشه

سوال های مرتبط

مامان مهیار🥹💙 مامان مهیار🥹💙 ۱ ماهگی
سلام خانوما اومدم تجربه زایمانم رو براتون بزارم

من ۴۰ هفتم بود هنوز زایمان نکرده بودم همون روز ک ۴۰ هفته شدم رفتم پیاده روی فقط ۲ ساعت پیاده روی کردی بعداز ظهرم رفتم پیاده روی ۱ ساعت بعد شبش درد داشتم خیلی خیلی کم بود اینقد کم بود ک خوابیدم تا صب بعد صبح ساعت ۶ ونیم بیدار شدم برا همسرم چایی دم کنم دیدم دارم هی خیس میشم بعدش تا ساعت ۸ صبر کردم دیگ ساعت ۸ رفتم بیمارستان معاینه کرد گفت فعلن ک خیس نیستی بزار تست بزنم تست ک زد گفت اره کیسه ابش نشتی دارع دیگ من رو بستری کردن بخاطر نشتی کیسه اب بعدش گفت چون ک نشتی داشته خود ب خود پیشرفت میکته وقتی ک اولین معاینه رو کرد ۲ سانت بودم دیگ ساعت ۹ شد بعد ۱ ساعت دیدن هیچ پیشرفتی نداشتم امپول فشار زدن من دیگ از ساعت ۱۲ دردام شروع شد ولی قابل تحمل بود ساعت ۳ کیسه ابمو پاره کردن دیگ ساعت ۶و نیم عصر بود هنو تازه ۳ سانت بودم مامام اومد هی ورزشم میداد ساعت ۸ ۴ سانت شدم بعد ۴سانت دردام زیاد شد فقط ورزش میکردم هی اسکات عمیق میزدم دیگ ساعتای ۹ونیم بود گفت ۵ چقد دیر پیشرفت میکنی چهار نفر زایمان کردن تو هنوز زایمان نکردی بعدش پیشرفتم زیاد شد ساعت ۱۱ ۷سانت بودم ۱۲ ۸سانت دیگ ساعتا ۱ونیم بود ک من فول شدم بردنم رو تخت زایمان ۳ تازور زدم اقا مهیارم رو گذاشتن رو سینم🥹😍و بگم مامام خیلی خوب بود هی ک میدید دردام خیلی شد میبردم دوش اب گرم اروم میشد دردم