۷ پاسخ

انشالله بچه های صالح و سالمی باشن عاقبت بخیر بشن خستگیمون در بیارن🙏

سخت‌ترین شغل دنیا مادر بودن بدون استراحت مدام در حال کار کردن هستیم.

باتموم اینا من از زن بودن فقط مادربودن رو دوست دارم ♥️💔

خودم چند وقت پیش دست چپم بدجور گرفت دو ماهیی طول کشید تا خوب بشم مرز سکته رو رد نکردم اصلا گریه نکردم برای خودم تو اوج جوانی اینطورم شده ولی امروز پسرم بردم دکتر احتمال داد از غروب تا حالا اشکم بند نمیاد دارم خفه میشم .
چه حکمتی که خدا تو دل یه مادر میزاره که اینطوری داغونت میکنه بچه

بله همینطوره

لایک فراوان

من ولی اینجور نیستم
به بچه ها هرجور رسیدگی کنم به خودمم همونطورم
هیچوقت سهممو نمیدم به دخترمو همسرم یا هرشخص دیگه ای
شبا ریحانه قبل خواب میگه مامان من اب میخوام منم میگم دیگه عزیزم بزرگ شدی خودت بابد بری اب بخوری بعد باباش سریع میره براش اب میاره
همیشه به همسرم میگم عزیزم بچه ها بزرگ میشن و دارای تحلیل و تفکر
مطمئن باش بعدا بخاطر اینکه انقدر سریع خواسته هاشو اجابت کردی تحسینت نمیکنه هرلحظه شاید ما بمیریم بزار کاراشو خودش انجام بده


این خلقت زنه پرورش رویش
صوبا ک بیدار میشی یه تسبیحات حضرت زهرا بگو و ذکر یا قوی دنیات عوض میشه اصلا

سوال های مرتبط

مامان رزا مامان رزا ۴ سالگی
مامانا یه سوال میپرسم اگه دوست داشتید جواب بدین. دقیقا چی توذهنتون بود که تصمیم گرفتین بچه دار بشید؟ یعنی چرا بچه دار شدین؟
علت خود من : من سالها یه کیست تو تخمدانم داشتم که خیلی درد میکرد و رشد میکرد. با دارو خوب نمیشد و دکترا گفتم باید عمل کنم. بعد چندتا دکتر رفتم و همگی گفتن حای خیلی بدیه و ممکن باردار نشی یا خیلی سال درمان کنی تا باردار بشی. منم سه سال بود ازدواج کرده بودم و تو زمان مجردی هم با شوهرم که اون موقع دوست پسرم بود هم خونه بودیم. یعنی سالها بود با هم بودیم و هر غلطی بگی من کرده بودم. دلم تنوع تو زندگی میخواست و با خودخواهی تمام دلم میخواست مادر شدن رو تجربه کنم و بخاطر کسب این تجربه میخواستم قبل اینکه ریسک عمل رو بپذیرم باردار بشم. که همینم شد. من حامله شدم و بعدش تو سزارین دکتر گفت این کیست رو بردارم احتمال بارداری بعدیت خیلی کمه. در اصل من به خاطر اینکه مادر بودن رو تجربه کنم و زمان زیادی نداشتم و نمیخواستم به سختی بیوفتم تصمیم گرفتم بچه دار بشم