سلام مامانا

یه سوال !؟
نویان دیروز بعد از ۱۰ روز بردم خونه پدربزرگش تا وارد خونه شد و اهالی خونه رو دید به شدت گریه میکرد و لباسم سفت چسبیده بود اصلا نمی‌تونستم آرومش کنم، خلاصه که نیومده برگشتیم خونه.
امروزم رفته بودیم خرید تا وارد هایپر شدیم شروع کرد به جیغ و گریه شدیییید بعد رفتیم تو ماشین و یه دوری زدیم، در همین حین آقا خوابش برد.
خوشحال شدیم و برگشتیم تا خرید کنیم که بعد ۱۵ مین دوباره بیدار شد و ....... من بردمش تو ماشین و همسرم هول هولی خرید کرد و برگشتیم خونه.
انگار که از غریبه ها می‌ترسه فقط کنار من و باباش(البته تو محیط خونه) خوشحال و آرومه. میدونم تو این سن طبیعیه اما بازم بپرسم خیالم راحت شه
فسقلیای شمام همین طوری ان آیا؟؟؟🥱🤧

عزیزم الان تاپیک هاتو دیدم نمیدونم چرا نمیاد🙁
آدرین از کسی نمیترسه برای همه میخنده ، تا هر غریبه ای تو خیابون میبینه اونا قربون صدقه اش میرن آدرین نیش تا بنا گوشش باز میشه اونا هم میگن چه میخندم ، منم میگم ماشاالله😐 میگن دختره میگم ن میگن شبیه دختراس خوش اخلاقم که هست 😅
گهواره این پیام رو اول صفحه برام میزاره که از غریبه ها میترسه ؟ من منتظر بودم به سنی برسه که بترسه ولی نمیترسه پرو تر از این حرفاست😂

نه دسر من همه جا میخنده بیرونو خیلی دوس داره با همخعه ادما ام ارتباط میگیره هنوز غریبی نمیکنه

عزیزم پسرت عادت کرده به خونه و خودتون بیشتر ببرش بیرون

دقیقاً
دختر من وقتی ۵ ماهش بود به شدت گریه می‌کرد ولی الان یه کوچولو گریه می‌کنه و بعد مدتی با اونا آشنا می‌شه و دیگه گریه نمی‌کنه کلاً از این سن خیلی غریبی می‌کنند مخصوصاً دختر منم کلاً توی محیط خونه بوده و الان خونمون رو از همه جا بیشتر دوست داره

سلام آره پسر منم همین جوری بود خونه ی پدر شوهرم

اره دختر منم با بعضیا ارتباط نمیگیره

نه دختر من که اینجوری نیست
دوس داره جاهای شلوغ بره
منو یادش میره !

ن دختر من خیلی جای شلوغ دوس داره

بله دختر من ب شدت بهم وابسته هس جوریک حتی بغل باباش هم نمیره و دو بار مهمونی رفتم ینی قشنگ زهرمار من بقیه کرد انقد جیغ زد و گریه کرد خیلی اذیتم خیلی

پسر منم یه شب بردمش خونه مادربزرگم خیلی بیقراری میکرد برگشتیم خونه هر هر میخندید
از اول جایی نبردمش فقط خونه بابابزرگاش میبردم الانم ببرم چون از اول میبردم دیگ غریبگی نمیکنه