سلام خوبید مامانای شب زنده دار😁😁
دخترمو شنبه بردم آزمایشگاه دکتر براش آزمایش نوشت خلاصه نشستم تا نوبتم بشه دخترم شروع کرد به رقصیدن جالب اینه که داشت بشکن هم میزد البته بشکن زدنش صدا نداره😜 تصور کنید دخترم ذوق داشت ونمیدونست قراره ازش خون بگیرن بمیرم بردمش داخل اتاق ازش خون گرفتن🥺 براش موسیقی گذاشتم باز طفلی درد رو حس میکرد یهو شروع کرد به گریه کردن واای که چقد سخته این لحظه برای یک مادر انگار تو اسارت بود طفلی😔

منم یک سالگی دخترمو بردم چکاب کامل رگش پیدانمیشد خیلی سخت بود انگار جیگر خودمو سوزن فرو میکردن توش داشتم میمردم الهی هیچ بچه ای بی مادرنباشه وهیچ مادری بی بچه الهی آمین

پسر منم یه بار ۱۴ روزگی داد یه بارم ۱ سالگی هردو بار مامانم بردش تو اما با اینکه عالی نمونه گرفت بچه موقع خون گرفتن گریه کرد من از بیرون صداشو‌میشنیدم زجه میزدم😢

الهی سخته خیلی .😭😭😭😭وقتی با ذوق میگن دددد

وای منم میخام بگیرم ازش ولی میترسم

منم فقط به خاطر اینکه خاطره بدی از رگ گیری دارم همش عقب میندازم این آزمایش و میترسم

پسرم کوچیک بود برده بودم آزمایش بده سوزن رو ک دید به پرستار میگفت نژن نژن چقدر گریه کرد ولی

آزمایشگاه محققین هستش؟