سوال های مرتبط

مامان لیام مامان لیام ۲ سالگی
مامان آوا مامان آوا ۲ سالگی
تجربه روز پنجم و ششم ترک شیر آوا

دیروز تا ساعت دو یادش هم نکرد بعد که امد گفت نانا گفتم چی شده گفت ای ای، فقط لباسمو زد بالا بوسش کزد سرش رو گذاشت روش و خوابید 🥲🥲 حال خودم یکم بهتر بود چون روز چهارم خیلی گریه کردم عجیب حالی بود،
دیگه عصر هم بردمش پارک شب هم باباش سردرد داست نتونست ببره خوابش کنه بیاد دیگه خودم تو تاب خوابش کزدم بعد تو بغلم به خواب عمیق رفت و تا صبح تخت خوابید
تا شب چهارم تو خواب عمیق بهش شیر میدادم ولی دیشب ندادم و درخواست هم ندیدم، البته شام یخنی خورد خییلی دوست داشت حسابی سیر شده بود، صبح واقعا خوشحال بودم که راحت خوابیده
امرو حتل خودم خیلی خوبه و حس خوشحالی دارم که خودش بهم گفت مامان به به چون قبلاً نمیخورد درست ، هم صبحانه درخواست کرد هم نهار و یاعت ۱:۳۰هم دوباره تو بغلم بخواب رفته تا الان ، خداراشکر دوروزه خواب روزش دوباره تنظیم شده
واقعا دارم گذر میکنم از روزایی که بخاطرش استرس وجودمو میگرفت
خدایا ممنونم
بماند به یادگار
💞💞💞🎉🎉💞💞💞