چسب برق زدم لباس یقه بسته میپوشیدم اگه خیلی گیر میداد در حد چند ثانیه بهش نشون میدادم که بوف شده ولی زیاد نمی زاشتم دست بزنه چون میفهمیدو چسبو میکند اون موقع دیگه نمیشد از شیر گرفتش
چند روز اول خوراکی و ابمیوه و اینا براش زیاد میگرفتم که سرگرم شه
شبم از همون شب اول کنارش خوبیدم براش لالایی گفتم نازش کردمو اینا خودش خوابیده نه رو پا تکونش دادم نه راهش بردم هیچی
یهویی گفتم شیر تموم شده قوطی شیر و نشون دادم و شیشه هم قایم کردم
سلام گلم..من اول خواستم کم کم بگیرمش..صبح که بیدارمیشد بهش شیر میدادم بعدش میرفتم صبحونه میاوردم که نمیخورد و میرفت سراغ بازی بعد میومد درخواست شیرمیکرد بهش نمیدادم صبحونش میاوردم دوباره نمیخورد و گرییییه و جییییغ
بردمش جادکتر گفت میدونه میتونی بهش شیر بدی براهمین گریه میکنه یهویی بگیرش
منم یه سفر رفتم مشهد،توحرم امام رضا شیرش دادم و تمام
تلخک زدم و هروقت میگفت جی جی بهش میدادم ولی میدید تلخه میرفت
دیگه غذاش و خوراکی میاوردم میخورد چون گشنه بود
فقط تا3شب تو خواب بهش شیر دادم
این وسطا بازم گریه میکرد ولی زود آروم میشد،چون عادت داشت باشیر بخوابه یکم سختش بود که عادت کرد دیگه
تدریجی بگیر که آسیب روحی نبینه یهویی خیلی بده … تاپیکم نوشتم چطور گرفتم
عزیزم تو تاپیکهای قبلیم توضیح دادم
من الان سه روز از شیر گرفتم یهویی گرفتم صبح جمعه که از خاب بیدار شد دیگه ندادم بهش تا امروز خیلی بهونه میکنه ولی مداد چشم زدم نوک سینم بهش نشوم میدم میگم اوخ شده دیگه نزدیکم نمیاد
من ک وعده هاشو حذف کردم تو ده روز کامل از شیر گرفتمش
سلامخیلی یهویی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.