۱۵ پاسخ

اخی.من که تا شش ماهگی هیچ عروسی نرفتم😐

شوهرم من و شش ماه تو خونه حبس کرده بود حق نداشتم بیرون برم تا پسرم جون بگیره چطور پاشده رفته عروسی

خیلی سخته این دردها
انشالا خداشفابده
اتفاق بخواد بی افته می افته

اول که نظر خدا برنگرده،بعدم هیچ وقت بچه رو به امید بقیه رها نکنید همیشه خودتون مواظب باشید،بعدم من واقعا نمیدونم مگه سبد میوه بوده گزاشته رو میز

آخه خدا به مادرش صبر بده واقعا من خودم به شخصه میبینم مادرایی رو که عروسی یا مهمونی یا پارک میرن بچهاشونو بیخیال میشن بچه تا وقتی که بتونه از خودش باید مراقبش بود

آخه حالا اصرارشون چی بوده بزارن رو میز منم با خودم میبرم تالار عروسی میزارم کنارم وقتی رفته بودم تالار گذاشته بودم کنار صندلیم من ومادر شوهرم دو طرف کریر بودیم و خیلی مراقب بود م البته‌ ک اتفاق ی لحظه هستش

ای بابا ادم ناراحت میشه😓 منم دهم تیر عروسی دختر عمومه. همه میرن. با اینکه پسرم بزرگ شده اما بازم نمیرم‌ چون میدونم اخرش کوفتم میشه

ای وای

وااای عروسی خواهرمن دوهفته دیگس چکارکنم خب 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

حین عروسی واقعا درک نمیکنم بعضی ها اینگار ن اینگار بچه ای ندارن🥹🥲🥲🥲

آخی بیچاره اره دیگه بچه کوچیک خیلی مراقبت میخواد بخدا من شوهرم تا از در میره بیرون هزار بار بهم میگه مواظب جانان باشه اینا کوچیکن هیچی نمیفهمن

بچه یماهه رو میبرن عروسی آخه!!! حالا نمیرفت عروسی، منم دخترم ک دنیا اومد عروسی دسته اولم بود نرفتم حدود دوماهه هم بود بچم

با وجود اینکه ی نوزاد هم داخلش بوده

خدا شفاش بده 😔😔😔

بشنو و باور نکن. کریر به این سنگینی چطور با ی دست زدن پرت شده؟؟؟

سوال های مرتبط