سلام
بعد چهار سال خونه داری یک شب خانواده مو دعوت کردم😓😓
بعد شام بچه خواهرم 5ماه از ریحانه کوچک تر یدونه شکلات پیدا کرده بود
شکلات سفت بوده نتوانسته بخوره قورت داده تو گلوش گیر کرده بود
هر چی با مشت میکوبیدیم پشتش در نمیومد چسبیده بود به گلوش
بچه داشت میمرد
سیاه شده بود باباش انگشت انداخت دهنش بیش تر گیر کرد
همه جیغ می‌کشیدیم یا ابوالفضل یا ابوالفضل مردیم و زنده شدیم😭
اونقدر باباش کوبید پشتش تا در آمد بچه خون بالا میآورد 😭😭😭😭😭
خیلی مواظب بچه هاتون باشین
ما دیگه چیزی نمونده بود یزدان مونو از دست بدین💔

عزیزم. من به. عنوان کسی که رشته پیراپزشکی درس خونده تو این شرایط باید دو انگشته زیر جناغ سینه رو پیدا کنید دستاتون رو به هم مشت کنید و به سمت بالا فشار بدید. هوای شکم باعث میشه با فشار زیاد اون چیز پرت بشه بیرون. تو گوگل سرج کنید منظورم رو میفهمید.

یه بار این اتفاق برا خواهرم افتاد۳سالش بود من۶سالم رفته بودیم عید دیدنی آبنبات سفتا گذاشته بودن براپذیرایی من دوتا باهم گذاشتم دهنم خواهرمم نگاه من کرد اونم دوتا گذاشت بعد میپریدیم بازی میکردیم یهو خواهرم سرفه کرد دیگه بعدش صداش درنیومد رنگش سفید شد مادرم جیغ زد پدرم زد پشتش آبنبات ها درنیومد رنگش دیگه بنفش شد چشماش گشادشد یعنی داشت خفه میشد ها مرد صابخونه سریع ازپاش گرفت آویزونش کرد بابام نگه داشت اون دوتا انگشتشو کرد توحلق خواهرم آبنباتو درآورد خواهرم تونس نفس بکشه یعنی بچه ها رو هیچوقت نباید ازشون غافل بشی من مامانها رو میبینم تومهمونی میشنن بچشونو ول میکنن از ترس وتعجب شاخ درمیارم چطوری انقد راحت وریلکسن اونم خونه کس دیگه حالا آبنبات وشکلات هیچی شاید طرف توخونش چیز خطرناکی داره که یادش رفته جمع کنه یا....

چقد خنگ ببخشیدا رهام از خیلی کوچیک تر چیزی دهنش نمیذاره

عزیزم خداروشکر ک ب خیر گذشته یه چیزی صدقه بدید

خدا خیلی رحمش کرده
آدم اینجور وقتا هول میشه نمیدونه چیکار کنه
باید سرشو خم میکردین پایین از شکم مینداختینش رو دستتون و‌ محکم می‌زدین پشتش در میومد بیچاره چقدر زجر کشیده، گلوش زخم شده آب آناناس بهش بدین خوب بشه.
دختر من ۱ سالش بود یه عروسک کوچولو خورد همینجور شد سیاه شد دیگه نفس نمیکشید منم تو خونه تنها بودم دمرش کردم سرشو پایین گرفتم محکم زدم پشتش گلاب به روت استفراغ کرد و عروسکه از گلوش افتاد بیرون تازه من فهمیدم عروسک خورده.

مامان رهام خنگ بچه خودته این چه طرز صحبت کردنه تو خیلی از پاسخ ها دیدم به بچه ها و مامان ها توهین کرده وای به حال بچه ای زیردست مادری مثل تو داره بزرگ میشه. بی تربیت😁

خداراشکر به خیر گذشته میتونم درک کنم اون لحظه چی کشیدید😔خیلی ناراحت شدم

درود عزیزم
وای چه بد خداروشکر که بخیر گذشت خدا حفظش کنه براتون 🤲😢❤

بمیرم الهی😔😔😔

وای فقط حال خواهرت اون لحظه من دخترم چون التهاب بینی داشت تو نوزادی قطره آ د مشکل داشت تا می خورد حالت خفگی بهش دست می‌داد یعنی دنیا تو یه لحظه برام تبدیل شد به برزخ همه جا سیاه وتاریک هیچی نهمیدیدم نه میشنیدم

وای چ بدخداروشکربخیرگذشته

وای خدا چقدر استرس گرفتم ،خدا رحم کرده

وای واقعا سخته. تقریبا میدونم چی میگی
خواهر خودم وقتی بچه بود یبار پوست تخمه از کف خونه پیدا کرده بود گذاشت دهنش و دقیقا همینطوری شد. سیاه شده بود و نفسش بالا نمیومد. ولی دیگ خون بالا نیاورد.
اینجور مواقع باید کامل بچه رو برگردوند. یعنی پاهاشو بگیری و کامل آویزونش کنی که هرچی توی گلوشه بیاد بیدون

الان حالش چطوربدبخت گلوش زخم شد

خداروشکر ک بخیر گذشت چی کشیدید واقعا ادم روانی میشه تو این شرایط

خداروشکر عزیزم ک بخیر گذشت

کاملا درکت میکنم چون این اتفاقا برت بچه داداشم افتاد و خواهرم بچه رو گرفت انگشت کرد تو حلقش تا رفت پایین. بچه داداشم نوقل خورده بود. بعد خون آورد بالا بردنش دکتر چکاب ازش گرفتن ک نرفته باشه تو ریه اش ک خداروشکر بخیر گذشت

سلام وای چی کشیدین گریه ام‌گرفت خداروصد هزار مرتبه شکر بخیر گذشت
نمک مزه کن ترسیدی به خپاهرت اینا هم بگو نمک مزه کنن

گاهی با انگشت شصت گلو بچه باس پأره کرد تا نفس بکشه و یکیتون به اورژانس زنگ بزنه راهنماییتون کنخ

منم بچگی ایجور شدم
چند ه بار موقع چایی خوردن ایجور شدم باید یکی دست بکنه دهن بچه

بجه هاتون ببرید ببینید لوزه اگه دارن درمان بشن

الهی بگردم خدارو شکر بخیر گذشت 💓

وای خداروشکر بخیر گذشته 😟😟🥺🥺😓

همیشه اینجور مواقع انگشت بندازین داخل گلو کنار دیواره حلق هرچی گیر کرده رو در بیارین منم متاسفانه یه بار پسرم کوکو تو خلقش گیر کرد دقیقه نود تونستم برگردونم بچمو سه سال پیش الهی بمیرم یادمه بچم کبود کبود شده بود با دهنش قفل

وای عزیزم خداروشکر ب خیر گذشت بغضم گرفت🥺🥺🥺

خداروشکربخیرگدشت امان ازین شیطنت های بچه ها