منو شوهرم خونه پدرم بودیم ۳ ماه بود ک اونجا بودیم
مادرشوهرم و دختراش خونمون ازمون گرفتن دیگه ما هم رفتیم خونه بابام
اوایل کرونا بود تازه اومده بود و مردم ترسیده بودن ک خبر دادن ب شوهرم
خواهرت کرونا گرفته (فلج بود بخاطر روماتیسمی ک از بچگی داشت )
شوهرم ب دامادشون زنگ زد گفت بنظرت برمیگرده اونم گفت ن اونی ک با امبولانس از این خونه بردن دیگه برنمیگرده
فرداش خواهرش فوت کرد یا خدا از حال شوهرم نگم برات
ب داداشش زنگ زد اونم گفت نیا همونجا بمون همه مشکوکیم ب کرونا جنازه هم خودشون خاک میکنن نیا ماهم همه قرنطینه شدیم
هیچ جوری نمیتونستم ارومش کنم
خدا ب شما رحم کنه برگرده بهتون
براامام جواد صلوات بفرستید وسوره یاسین بخونید انشاالله شفامیگیره
عزیزم ان شاءالله که زود خوب بشن
ب شوهرت بگو خواهرت الان همه چی رو حس میکنه ومیفهمه تا میتونی براش انرژی مثبت بفرست هرچی غصه بخوری بدتر میشه هرچی خواست خداست همون میشه شاید اینم ی امتحان الهیه
💔💔💔 نمیدونم والا... بگو خدا بزرگه امیدت به خدا باشه از این حرفا.. براش دعای توسل بخونید خیلی خوبه💔🥺😞 نذر امام حسین بکنید عاشورا قربونی کنید 💔
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.