صبح میرم بیمارستان بستری بشم یه دختر ۶ ساله دارم دلم پیشش میمونه امشب کنار خودم خوابوندم همش دارم نگاهش می کنم الآنم کلی گریه کردم دست خودم نیست دلم براش تنگ میشه

آخی ...بخواب عزبزم...بعد بگو بیارن پیشت

سلام خانمی چیکار کردی؟

بچه من 4سالشه
بخدا انقدر که ما وابسته ایم اونا وابسته نیستن
منم دقیق مشکلم همینه، یعنی اصلا به درد زایمان فکر نمیکنم..
وقتی میام کم کم آمادش کنم که یه شب پیشم نخوابه خودم اعصابم خورد میشه

اشک منم دراوردی😭تنها استرسی ک واسه زایمانم دارم پسر۶ سالمه ک تاحالا یک شبم ازم دور نبوده من میمیرم چندساعت نبینمش🥺🥺🥺

آره گفتم بعد زایمان بیارن اما دلم براش تنگ میشه شب گریه می کرد که مامان دلم تنگ میشه تو نباشی شب می‌خوام پیشم باشی خونه بخوابی

منم پسرم ۶سالش رفتم برای زایمان فقط فکر پیش اون بود