سلام مامانا
بعد از ترک پستونک روز و داخل ماشین نوبت به سخت ترین قسمت ماجرا یعنی پستونک خواب شب رسید . بردمش حموم حسابی آب بازی کرد .خیلی اتفاقی پستونکش افتاد تو روشویی . بهش گفتم موشی اومد برد برای نی نی خودش . و کلی براش حرف زدم که تو بزرگ شدی دیگه بهش احتیاج نداری و نی نی موشی کوچولو و بهش نیاز داره. خیلی گریه و بیقراری کرد اصلا حضر نبود دراز بکشه یا دست بهش بزنم یا براش شعر بخونم . کم کم اروم شد . پیشم که دراز کشید و اروم شد باز براش شعر خوندم سراغش گرفت باز براش توضیح دادم و گفتم کافیه چشمات ببندی و به صدای شعری که مامان میخونه گوش بدی تا خوابت ببره. چشماش بست و یکم بعد خوابید. تا الان چند بار بیدار شده و خواسته می میش رو ولی سعی کردم ارومش کنم میدونم یکی دو شب دیگه تموم میشه .بچه سر سختی نیست زود تغییر می پذیره. خدا امشب بخیر کنه

چ جالب بود
دخترمن پستونکی نیس
خداروشکر ان شاالله زودی تموم شه
چ شعری میخونی موقع خوابش؟
من تصمیم گرفتم لالایی بذارم بخوابه
کلا میارم تو تخت انقدر میاددو میره تا بخوابه اما فکر کنم روش شعر و لالایی بهتره
نظرت چیه؟

ماشاالله بهش قد و وزنش چنده؟

خواب روزو چجور قطع کردی

باید پستونک و کم کم سرش و قیچی میکردی خودش دیگه نمیخورد بچه من چند روز گرفت دستش فقط اروم میشد باهاش بعدم جشن خدافظی با پستونک گرفتیم فرستادیمش هوا

پسر منم پستونک میخوره عاشقشه یعنی امکان ناپذیر که بدون پستونک بمونه

من چون پستونک ندادم نمیدونم
یعنی پستونک هم اینقد سخت و جدیه؟
درست مثل شیر؟

سلام عزیزم میشه پیام های خصوصیتو چک کنی؟

یه چند شب بیقراری میکنه ولی عادت میکنه دختر من پستونکی نیست ولی نمیدونم چراپستونک گرفتم دارمش هنوز توجعبشه ولی ازش استفاده نکردم میگن فرم دهن بچه روخراب میکنه منم ترسیدم بش ندادم