مامانایی که بچه هاتون هم سن تیام مثلا بعضی از مفهوم مثل ارتفاع خطرناک بودن داغ بودن میفهمن یا نه یا چیزایی که شما میدونید بگید مثلا تیام فعلا مفهوم ترس نداره مثلا پارک میریم سریع دور میشه به شوهرم میگم مثلا وانمود کن حواسمون نیست مییبینم ازمون دور مییشه

خب قطعا دور شدن رو نمیفهمه
ولی ارتفاع داغی چیزی بگم خطرناکه رو میفهمه و خودشم میگه تا قابلمه ببینه میگه داغه یا مثلا اجلق گاز

بعضی از مفاهیم رو میدونه
مفهوم ترس رو هم همینطور
مثلا صدای بلند که میاد میدوعه و میگه تسید
اما دقیقا تو پارک ازمون دور میشه و عین خیالش نیست

پرنسا مفهوم گرم و سرد رو میدونه. مثلا قابلمه غذا، بخاری، لیوان چای... اینا رو میبینی میگه داخخخخ( داغ)
از تاریکی هم میترسه مثلا زمانیکه در اتاق باز باشه و چراغ خاموش، سریع میدوه میاد بیرون
چاقو رو هم کاملا میشناسه وقتی میبینه میگه هوووف، آخخخخه( یعنی خطرناکه)
ولی عاشق ارتفاع و بالا رفتن از بلندیه، برعکس من..

دخترمم دقیقاهمینه

ولی پارسااینجور نبود مثلا سینی چای وثط بود
بخد ا ی سالش بود اصلا نزدیک نمیشد
اشاره میداد بوه

پسرعموم ک همنش بود همونجور بدو میرفت وسط سینی

پسر منو میبریم پارک تا میزاریم زمین برو که رفتیم اصلا یه بارم بر نمیگرده ببینه ما هستیم یا نه

اره از همون خیلییی کوچولویی محتاط بود شدیدا
دور نمیشه، دستمم ول نمیکنه بیرون از خونه، هر چیز جدیدی هم ببینه اشاره میمنه ببینه بهش اجازه میدم دست بزنه یانه

پسر من ارتفاع میفهمه مثلا یه جایی که بلند باشه میفهمه میفته میشینه اونموقع میره پایین میترسه بیفته
داغی چای رو هم میفهمه

اگه ب پسرم بگم داغه جیزه خودش میگه اوف مث چای یا ظرف غذا
ولی ارتفاع و هنوز یادش ندادم

هنوز تو این سن چیزی از ترس نمیفهمن
مفهوم ترس و نمیدونن داغ بودن چایی رو از رو حرف ما تکرار میکنن وگرنه نمیفهمن داغ یعنی چی

تا دوسالگی مفهوم خطرو نمیفهمن اصلا

واسه اون مسئله خوب هنوز خیلی کوچیکه

دانیالم هنوز ترسی از دور شدن نداره ولی داغ بودن رو چرا میفهمه دست نمیزنه

جای اینکه مثلا ترس داشته باشه تو این زمینه بیاد سمتمون برعکسه فعلا