من دیگه دارم بالا میارم از شیر خوردنای بچه، واقعا حالت تهوع بهم دست میده
داشتم میگرفتمش از شیر تدریجی این شوهر یق سیاهم برگشت گفت عه دیگه شیر نمیخوره خودش داره یادش میره و این حرفا از اون روز مث کنه بهم چسبیده یعنی باید ب اینجور آدما که تا ی حرف میزنن برعکس میشه بگی رییییییییدم توو دهنت😐😐😐😐 یعنی ب ساعت نکشید این دوباره مث کنه چسبید به من، چکار کردین شما سریع گرفتین از شیر، این لوس بازیای تدریجی ب ما نیومده😂

من یهویی گرفتم خیلی بهتر بود... مادربزرگم میگه از قدیم میگفتن یهوویی بگیر ک گوشت تنه بچه نریزه

من یهویی گرفتم خیلی بهتر بود... مادربزرگم میگه از قدیم میگفتن یهوویی بگیر ک گوشت تنه بچه نریزه

من تدريجي گرفتم حدود ٤٠ روز طول كشيد خيلي راحت بود هيچ كدوممون اذيت نشديم اصلا خودشم نفهميد ك چي شد😅ولي اخرين وعده ك وعده قبل از خوابش بود رو تلخك زدم قبلش باهاش صحبت كردم ك تلخ شده بهتره نخوري دلش طاقت نياورد ي سر زبون بهش زد ديد تلخه ديگه نخورد و تمام…

من یکماه ونیم گرفتم تدریجی.باورت میشه سیاه کردم.تلخک زدم خورد.الانم گاهی میگه ممه سیته نیست!!!!فکر کنم هنوز میخوادبخوره

من یهویی گرفتم
خداروشکر هردومون خیلی کم اذیت شدیم

منم یهویی گرفتم از این تلخکا زدم حتی به دهنشم نزد عمین که نگاش کرد رفت دیگ سراغشم نیمد

منم همین طوربودم.ازشیربگیرش کم کم.من صبرزردزدم گرفتم گفتم تلخه اوف شده.

واقعا من چی میگه ده هفتع باردارم تا میاد نق میزنه میگه بهش بده اینم نمیخوره دوقورت میخوره میره فکر میکنم تلخ شده باشه ولی این فراموش میکنه این سق سیاه میگه بهش بده بده بده

من یهویی گرفتم خیلی بهتر بوووود لاک قرمز بد بود بزن به سی‌نت اصلا طرفش نیماد دیگه

من تدریجی ندیدم کسی موفق بشه هر کی انجام داد شکست خورد

پسر من خیلی میخورد
من تو ی هفته رسوندم ب روزی سه وعده شبا هم خیلی میخورد شب آخر دیگه فقط بهش آب دادم خابید فرداش تلخک زدم دیگه نخورد گفت تلخه وقتی یبار خورد

منم یهویی گرفتم، سینمو رژ زدم گفتم اوف شده،تو یخچالت بستنی. و. دنت و چیزای خوشمزه داشته باشه تا اسم جی جی رو اورد اینارو بهش بده

من یهوی گرفتم سر سینه تو سیاه کن بهش بگو که اع شده دیگه نمیخوره ولی بچه هر غذایی و میوه ای دوست داره بهش بده که گشنه نشه

منم یهو گرفتم
اما شیر خشک هم میخورد
الانم شیر خشک میخوره

من یهویی گرفتم صبر زدم اصلا دیگه نیومد حتی بگه ممه انقدم خواب ایناش خوب شده راحت شدم واقعا قبلا خیلی بد میخوابید خودشم از شیر خوردن خسته شده بود

😂😂😂😂👍

منم یهویی گرفتم از این تلخکا زدم حتی به دهنشم نزد عمین که نگاش کرد رفت دیگ سراغشم نیمد