۷ پاسخ

باید صبر میکردی خامهه اب میشد حالت ماستی بعد هم میزنی اگ فریز بود
اگ اماده بود هم ک نیاز ب هم زدن نداشت
احتمالا سوخته منم همزنم دود اومد سوخت متاسفانه اگ وسایلای دیگت کمی دود اومده بیرون ببر درست کنن

هر موقع میخوای خامه آماده از شیرینی فروشی بخر چون خودمون هر چه هم بنیم مث بیرون نمیشه

خیلی سفت بوده به دستگاه فشار اومده
من همیشه پودر خامه میگیرم .راحت تره

سفت بود شاید. یه کیک ارزون می‌خرید بهتر از این همه دردسر بود

مامان نازدونه چی شد چیکار کردی

حتما فشار بهشون اومده میذاشتی خامه کاملا نرم بشه و اینکه حجم کم میریختی

شاید پریز مشکل داره همزمان که دوتا وسیله اینجوری نمیشه

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام‌مامانا از دیشب دوبار تاحالا مادرشوهرم‌گفته برا ناهار بیاین الانم شوهرم زنگ‌زد گفت باز زنگ‌زده که بیاین من به خاطر ماهلین که جیش و پی پیشو نمیگه خواستم بعد ازظهر برم که کمتر اذیت بشم و استرس بکشم قضیه رو شوهرم‌گفته بهش میگه اشکال نداره پاشین بیاین یه کاریش می کنیم‌میرند تو حیاط اینا بچه رو اذیت نکن اخه مادرشوهرم وسواس داره میترسم بندو آب بده این بچه 😬😬😬بخوام پوشک کنم که تا آخر شب اونجاییم تمام تلاشم به باد میره به نظرتون چی کار کنم ؟؟گفتم خوبه نوار بهداشتی بزارم داخل شورت آموزشی یه شلوارم بپوشونم روش اسیر شدم به خدا از دستش اصلا نمیگه 😬😬سعی می کنه جیش نکنه تو خودش پاشو که ضربدری می کنه وایمیسه من می فهمم‌جیش داره می دوعم‌می برمش الان ۹ روز شده ولی اصلا نمیگه 😑🤦🏻‍♀️پی پی رو هم یه گوشه میشینه تکون نمی خوره
به نظرتون چی کار کنم من الان زشته تا کی بگم‌ من نمیام ناراحت میشن
این بچه هم‌که یا نمیگیره 😬می ترسم از دستم‌در بره اونجا
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
میگن تو دوران ترک پوشک سعی کنید بچه رو دعوا نکنید اصلا ولی من تو کتم نمیره بچه ای که بزرگ شده و کاملا می فهمه کارش اشتباهه و نمیاد و نمی خواد بگه جیش و پی پی داره و تو شلوارش می کنه رو اگه نخوای هیجی هم نگی فکر نی کنی کار بدی نکرده و ادامه میده من امردز دیگه از در دعوا وارد شدم 😑😑😑حالا نه خیلی بدها ولی دعواش کردم گفتم یعنی چی به من نمیگی می ددنی چند روزه روزی هزار بار دارم می برمت دستشویی و چقدر دارم برات تکرار می کنم که اگه جیش داشتی باید بگی ولی بازم کار خودتو می کنی ماهلین فقط نگام کرد و هیجی نگفت سری بعد ه بردمش دستشویی گفتم اگه تو خودت جیش کنی دعوات می کنما گفت مامان دعوا نکن گفتم پس همکاری کن تا دعوات نکنم تا عصر برم کلی جایزه برات بخرم دیشب در حد انفجار خودشو گرفته بود دیگه داشت میریخت که بردمش دستشویی ولی می ترسه دیگه ناچارا حیش کرد بعدش گفتم ببین چقدر راحته اصلا ترس نداره
می دونم حالا حالاها باید صبر کنم و صبور باشه تا دیگه بهم بگه ولی احساس می کنم وقتی جیش می کنه من چیزی نگم فکر می کنه کارش درسته و ادامه میده حالا دیگه نمی دونم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا خوبید؟
همیشه شوهرم می گفت به خدا این ماهلین همه چی می فهمه همه چی حالیشه فقط خیلی زیرک و باهوشه و خیلی موزمار و کلک
ولی من هیچوقت باور نکردم می گفتم نه بابا بچه ضعیفه فلانه ولی امروز همین امروز همین ساعت بهم ثابت شد این بچه هیچیش نیست فقط خیلی کلکه من چند روزه دارم قصه های مربوط به ترک پوشک و کثیف بودنش و اینا رو براش می خونم‌ تو این ۱۰ ماه هم که دلی رو از پوشک گرفتم میره میبینه و کامل کاملا دیگه فهمیده جیش و پی پی چیه فقط تنبلی می کنم امردز که شستمش یهو بعدش گفت مامان پوشک می خوام 😑گفتپ چی گفتی تکرار کن فهمید کارش خوب نیست هرچی گفتم تکرار نکرد و فقط خندید بعد اون موقع تا حالا دارم ازش می پرسم دلوین اگه حیش داشت باید بره کجا گفت دستشویی 😀بعد دوباره پرسیدم گفت بره دستشویی بعد گفتم اگه ماهلین جیش داشت باید بره کجا هیچی نمی گفت فقی می خندید هرچی گفتم خندید بعد گفتم خیلی کلکی دیگه اگه پوشک شورتی پات کردم خیلی هم علاقه نشون میده بعد شلوارشد درآورد رفت قشنگ سرپا نشست کنار دستشویی 😑😑ولی جیش نکرد فقط مشکل من همینه که تو دستشویی جیش نمی کنه اصلا یه بارم نکرده اصلا اصلا که حتی جیش خودشو ببینه حالا نظرتون چیه باز دست نگهدارم یا این بچه تنبلی می کنه سفت وایسم پاش و هرنیم ساعت به نیم ساعت ببرمش ؟؟؟یه بار جیش کنه تو دستشویی بقیش واسم کاری نداره
تا الام هزار بار اقدام کردم فایده نداشته 😬😬😬😬بچه ای که تنبله فکر می کنه فقط قراره تو پوشک جیش کنه اینم بگم هفته ای دوبار حتما باید ببرم گفتار درمانی اون موقع چی کار کنم‌؟؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز نوه ی صاحب خونمون تو حیاط بود ۷ ماه از بچه های من کوچیکتره من رفتم لباسارو از رو بند جمع کنم یهو اومد گفت چرا اینقدر بچتون اذیت می کنه 😀همش جیغ می زنه منو بگو هاج واج نگاش می کردم 😂گفتم تو جیغ نمی زنی گفت نه گفتم پسر خوبی هستی پس گفت آره حالا صبحش صدا گریه هاشو شنیدم 😀😀ولی بازم با اینکه پسره از بچه های من آروم تره خداوکیلی میبینی بعدشم میگن مقایسه نکن خوب آدم میبینه می فهمه جقله بجه اومده اینو میگه اونوقت منه بدبخو هنوز درگیر حیش و پی پی و حرف زدن افاضاح بچه هامم 😥😥درسته سالمن باز خداروشکر ولی به خدا این حرف زدنشون واسه من شده حسرت بعد ۴ ماه هنوز اونجوری خوبم حرف نمی زنند به خصوص دلوین خیلی قر و قاطی میگه البته بهتر شدنا ولی بازم اونجور که می خوام نیست همیشه من تو زندگیم واسه به دست آوردن ساده ترین چیزا هم باید سختی بکشم 😥😥بچه هام چند روز دیگه تولد ۴ سالگیشونه به خدا غبطه می خورم خیلی 🥺🥺🥺نمی دونم تو بارداریم چه کوتاهی کردم که بچه هام همه کاراشون اینقدر زیاد دیر شد چه کوتاهی کردم در حقشون منی که ۹ ماه رو کامل استراحت مطلق بودم ۳ بارم نزدیک بود از دستشون بدم 😥😥