۹ پاسخ

من بچه فامیل خودم و همسر حالیم نیس والا خواهر
قبل اینکه بیان کلا در اتاقا رو میبندم هرکدومم اذیت کنه خیلی محترمانه میگم نکن عزیزم بشین
مامانش میخواد ناراحت شه بشه ادبش کنه والا
کلا خونه بابامم بودم تنها کسی که جرات میکرد به بچه های فامیل تذکر بده من بودم

عزیزم در اتاق قفل کن و رک و با خنده بگو من هنوز بچم بازی نکرده خرابش نکنید با خنده بگو بگیر ازشون بزار گریه کنن والا من باشم همونجا سردرد میگیرم ازبس جوش میزنم ...

عزیزم تنها راه اینه اسباب بازی هاشو نشون ندی

من درو اتاق قفل کردم خواهر زاده خودم اومد به خواهرمم گفتم ببخشید ها میگم طاها میاد میبینه ناراحت میشه اونم گفت نه خوب میکنی قفل کن ناراحت نمیشه ولی خراب کاری میکنه
بچه دیگه هم فعلا نیومده خداروشکر 😂

در اتاقو قفل کن بگو تا بدنیا نیومده بازش نمیکنیم ک کسی نبینه سیسمونیو چون هنوز کامل چیده نشده. شلوغ پلوغه و فلان. بهونه بیار

در اتاقو قفل کن بگو تا بدنیا نیومده بازش نمیکنیم ک کسی نبینه سیسمونیو چون هنوز کامل چیده نشده. شلوغ پلوغه و فلان. بهونه بیار

وای منم دردم همینه توی خانواده همسرم ۳ تا نوه دارن که یکیش راهنمایی میخونه اذیت نداره ولی اون دوتا رسما نمیفهمن من آنقدر استرس دارم گفتن میخوان بیان من دوچرخه پسرمو که توی کارتن بود و وصل نبود بردیم خونه مادر شوهرم که ببینن تو راه خریده بودم پسر خواهر شوهر انقدر گریه کرد که باز کنین من سوار بشم برای منه هر چی میگیریم میگه برای منه لباس میگیرم برمی‌داره میپوشه به پاش گشاد میکنه منم که هیچی نمیتونم بگم خواهرشوهرمم اصلا مهم نیس تکونم نمیخوره ازشم میگیره گریه میکنه به آدم به چشم ندید و بدید نیگا میکنن

خداروشکر مادراشون میگن بهشون دست نزن به چیزی اگرم یوقت مادرشون نگه خود شوهرم میگه . من یا چیزی نمیگم یا بگمم با خنده و عزیزم گفتن میگم که دست نزنه

اخ نه میشه چیزی بگی فقط حرص میخوری ماماناشونم ک نمیفهمن باید جلوی بچه و بگیرن 😒😒😒
من می‌رفتم جای بچه ها به هوای بازی که مامانشون فکر بد نکنه اما همش حواسم بود وسایلمو نشکنن 😒🥴

سوال های مرتبط