چقد بده وقتی نمیتونی از حق خودت دفاع کنی
اصلا نمیدونم چرا انقد توی خودم میریزم غصه هامو
کاش میتونستم منم مثه خواهر شوهرام باشم شوهراشون ازشون حساب میبرن
حالا من می‌خوام کولر بزنم میپرسم از شوهرم بزنم یا نه چون حساسیت داره
می‌خوام غذا درست کنم میپرسم چی بپزم
هرکاری می‌خوام انجام بدم باید اجازه بگیرم یا باهاش هماهنگ کنم
بخدا انقد خستم با هیچکس نمیتونم درد دل کنم
به کی حرف دلمو بزنم
کاش ازدواج نکرده بودم 😔

من اجازه نمیگیرم ک
ولی خودش تو همه کارا دخالت میکنم
آخرشم دعوامون میشه😐😂

این خواهرشوهرا همشون انگار این جورین مال من که مث مامانشونن ینی مامانشونشون درسشون داده ولی مامان من مظلوم این چیزا رویادمون نداده

منم نمیتونم از حقم دفاع کنم و میریزم تو خودم
همین باعث شده کلی از موهام سفید بشه

بنظرمن دیگه کم کم یکم ازمشورتاروکم کن سعی کن هرکاری میخای بکن تابراشوهرتم عادت بشه من ی نفروداشتیم مشابه توحتی بگم بدترازتو بخدابهش گفتیم اینبار ب حرف دلت باش وکارخودتوبکن اوایلش شایدیکم حرف بخوری ولی بدون شوهرتم عادت میکنه ب رفتارت همونم شدالان اینقدراضیه

از اول اینطوری رفتار کردی عادت کرده
اما عیب نداره میتونی رفتار تو تغییر بدی

سلام ای کاش ازهمون اول زیادبراهرمسئله ای ازش نظریااجازه نمی خاستی ک الان وضعیتت اینجوربشه من نمیدونم چرابعضیاهمون اول راه برا رنگ لباس وبیرون رفتن وخیلی چیزای جزئی اجازه میگیرنوشوهرارو پرتوقع میکنن احترام درسته ن تااین حد ک براهرچیزی نظربخای

تقصیر خودته عزیزم
مگ نمیگن زندگی مشترک...
ینی چی اجازه میگیرم میپرسم
خواهرشوهرات رو ندادن تو دادی
کار سختی نیست ک نشه

سعی کن خودتو قوی کنی و اعتماد به نفست وزیادکنی واز حق خودت دفاع کنی هیچ کسی به دادآدم نمی‌رسه فقط خودت