دخترم ب طرز عجبی ب مامانم وابسته شده دیگه بغل من نمیاد گریه میکنه😭😭😭😭با اینکه من خیلی کم میرم خونه مامانم خیلی دلم شکسته تو بغلم نمیمونه گریه میکنه ب من مامان نمیگه ب مامانم میگه مامان اصلا امشب باهاش غریبی میکردم انگار بچه مردم بغلمه من واقعا صد خودمو گذاشتم براش انقدددد باهاش بازی میکنم محبت میکنم ولی انگار دخترم اصلا بهم وابسته نیست چرا اخههه😑😑😑

سلام عزیزم خوبی
شما دخترت وابسته شد ؟

پسر منم همینطوره چه اشکالی داره غریبه ک نیست

کامنت ها رو خوندم احساس میکنم همه با پدر ماراتون مشکل دارین چه جالب خوب خون بچه جوش میزنه همه ما وقتی کوچیک بودم پدربزرگ مادریزرگ هامونو بیشتر دوست داشتیم چ جالب همتون هم ازشون ناراحتین

پسر منم اینجوری مامانم میبینه دیگه منو نمیشناسه پشت مامانم گریه میکنه
بابامم اونقد دوست داره ها
یعنی منو با شوهرمو اونقد دوس نداره😂

پ من دخترم مثل کنه بهم چسبیده وحسابی دارم بااین سندروم جدایی دست وپا میزنم

پسرم منم تا وقتی پیش مامانم هست اصلا پیش من نمیاد همش میخواد پیش مامانم باشه ولی جای دیگه به خودم وابسته است بغل کسی سخت نمیره ولی من خوشحالم که به مامانم وابسته است

مامانت خیلی بهش محبت میکنه؟
چیکارا واسش میکنه؟

من ک ازخدامه پسرم ب مامانم وشوهرم وابسته