خب خب خیلی خلاصه وارمیگم
شب کمرم درد شدید می‌کرد ولی میدونستم درد زایمان نیس خیلیاتون گفتید برم بیمارستان ساعت ۱ شب رفتم دکتر توراه نمیدونم چیشد اذیت شدم ازم آب اومد زیاد بود فکردم کیسه آبم پاره شده منو ختم بارداری دادن بستریم کردن ساعت۸:۳۰بستری شدم ساعت ۹برام قرص واژینال گذاشتن تا دردام شروبشه ساعت ۲بود شرو شد از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۱۱ شب انقد منو ماینه کردن ک مردمو زنده شدم مثل سگ بودن پرستاراش به این فکر نمیکردن ک یه آدم زیر دستشون جون میده دم به دقه ماینه میکردن ساعت ۲بود دردام شرو شد تا۱۱درد کشیدم درحد مرگ فکردم دیگ میمیرم نفسم بالانمیومد کم آورده بودم هرچی بهشون میگفتم نفسم بالا نمیاد توروخدا یه کاری کنید ولی مث سگ فقط میومدن ماینه میکردن کشتن منو خیلی بد بود خیلیی مرگو جلو چشام دیدم
ساعت ۱۱شب دکترم اومد انقد جلوش گریه کردم کلا سه سانت بودم باز نمیشد منو بردن سز کردن نمیگم سز خوب بود ولی خیلی از طبیعی بهتره درسته بعدش تاچند روز اذیتی ولی مث طبیعی نیس ک مرگو جلو چشات ببینی نمیدونم شایدم من توان طبیعی رونداشتم

۱۰ پاسخ

این وزارت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی یا هر کوفت و زهر ماری نمیتونن یه قانون بزارن که پرستار با ناخون بلند مریض معاینه نکنه یا اینکه اخلاقاشون خوب کنن حداقل مریض به درد خودش گرفتاره اینام یه ذره رحم ندارن

کدوم بیمارستان بودی؟

کدوم بیمارستان بودی عزیزم

به سلامتی عزیزم لطفا بگو کدوم بیمارستان بودی من بدونم اون جا نرم 😐

کدوم بیمارستان بودی؟

چند هفتت بود مگه کمر درد داشتی عزیزم

عزیزم کدوم بیمارستان بودی؟

بسلامتی عزیزم
سزارین خیلی از طبیعی بهتره🫠💔

بسلامتی عزیزم خوش قدم و نامدار باشه
من‌سزارین شدم از اول ولی خیلی راحت و خوب بود بعدشم زود راه افتادم

اینم از زایمان من خداروشکر خوب وبد گذشت :)))💕🧝‍♀️

سوال های مرتبط

مامان لیمو مامان لیمو ۱ ماهگی
مامان فندوق مامان فندوق ۶ ماهگی
دیروز ۱۴۰۳/۳/۲ ساعت ۵ صبح از خواب پریدم دل درد کمردرد داشتم اما منظم نبود تا ساعت ۹ بود که دیدم دردم ۵ دقیقه منظم شدم و رفتم سرویس با ادرارم خون اومد نشونی رو دیدم دیگه اماده شدم ساعت ۱۰ شد تا رسیدم بیمارستان ۱۱ بود معاینه شدم ۲ سانت بودم رفتم تا ساعت ۱ پیاده روی دوباره رفتم معاینه گفت نزدیک س سانت رفتم پیاده روی دوباره تا ساعت ۳ نیم شدم ۴ سانت دیگه بستری کردن دردام خیلی شدید هر ۳ دقیقه میگرفت ول میکرد با معاینه اخری کیسه ابم سوراخ شد وقتی رفتم داخل دوباره معاینه شدم ۵ سانت شده بودم دیگ کیسه اب ترکید بردن اتاق زایمان منو دردام خیلی شدید بود بهم گفتن برات اکسیژن وصل میکنیم ۲۰۰ تومن هزینه جدا میگیریم و دردت کم میشه منم قبول کردم اکسیژن اوردن بجای ک دردام کمتر بشه بیشتر شد سه بار مدفوع کردم از زور زیاد دیگه جیغ دادم شروع شد از ساعت ۶ زور میزدم دیگ ۱۰ سانت شده بودم زور زدم ماما گفت دارم سرش با موهاش میبینم زور زیاد میزدم خیلی خیلی درد هم داشتم اصلا تخت مناسبی برای زایمان نبود بنظرم برام خودم دستام
مامان آوا 💜 مامان آوا 💜 ۳ ماهگی
تجربه سوم
یکم درد داشتم تا ساعت ۱۲شب یه ماما اومد یه چی مثل سرنگ وصل کرد بهم بعد اونو از کیسه آبم آب گرفت یکم ازم خون آب اومد تو اتاق زایمان منو گذاشتن رفتن اون کمربند ها هم بسته بود سیرومم وصل بود هر یه ساعت یبار میومدن معاینه میکردن میرفتن میگفتن همونجوری هست ساعتای ۴صبح بود منم کل شب سردم بود یکمم درد داشتم یه آب ازم اومد که مال کیسه آبم بود ماما اومد معاینه کرد گفت کیسه آب پاره شده از ساعت پنج دردام شروع شد خیلی درد غیر قابل تحمل بود انگار کمرم داشت دو نصف میشود شیفت عوض شد یه ماما بد اخلاق اومد هر دقیقه به دقیقه با اون همه درد تو دردام معاینم میکرد انگشتاشو فشار میداد قر میزد من نوکرت نیستم داد نزن فلان تا شب کلی درد کشیدم گریه کردم بعد با کلی درد دست انداختن تا ساعت دو سه ظهر دو سانت شده بود گریه میکردم میگفتم لگنم کوچیکه سزارینم کنین میگفتن نمیکنیم ده روزم بمونی باید طبیعی زایمان کنی ساعتای چهار اینا بود گفت سه سانت شده با هر بار معاینه کلی درد میکشیدم ساعت پنج گفت شش سانت شده یه خانومه اتاق بغلم یه بیست دیقه میشود اورده بودنش بچه چندمش بود اول گفتن بسته است بعد نیم ساعت گفتن ده سانت شده از من زودتر زایمان کرد رفت بخش من هنوز بعد دو روز درد کشیدن بسختی ۶ سانت شده بودم بعد که اونو زایمان داد اومد معاینم کرد گفت الان ۹ سانت شد با هزار فشار درد که کشیدم پارگی ام دادن بلاخره دخترم بدنیا اومد ساعت ۶:۲۰بعد گذاشتنش اونور تختم یه نیم ساعتی ماما بخیه ام میکرد گوشت بی حس کرده بود ولی پوست با زدن سوزن درد میکرد کلی بخیه خوردم پاره زیاد کردن اصلا من اماده زایمان طبیعی نبودم باید سزارینم میکردن بزور اینجوری شدم گفتم بخیه هام چند تاست گفت زیاد نشمردم بعد منو دخترمو گذاشتن رفتن