۵ پاسخ

بچه‌ات چندساله هستن

عزیزم من ی پیج دارم اینستا دوتادارم ارزیابی رایگان انجام میدن میخای بفرستم پسرتا ارزیابی کنه منم پسرما میبرم گفتار هم خودگفتار ارزیابی کرد هم این دوتا تا دلم محکم شد ک ببرم

خوشبحالت چقدر وقتات پرِ، من از بی حوصلگی نمی‌دونم چکار کنم تو این خونه حوصله بازی کردن با پسرم رو هم حتی ندارم. کلاس هم میبرمش نمی‌مونه تو کلاس بدون من گریه می‌کنه میگن نیارش هنوز زوده

ببین منم تایم حموم ندارم اگر برم باید مثل فرفره تند تند بشورم بیام نمیدونم چرا منم به کارام نمی رسم بخدا رو دور تندم خواب هم ندارم که بگم چون زیاد میخوابم نمیدونم چیکارکنم 🥲

من کلاس نمیرن بچه هام الان اومدم از حموم حوله دور سرمه خواهر 😫اصلا تو روز نمیتونم حمام برم میان صندلیشون رو میزارن پشت در میشینن در نیمه باز من یخ میکنم مجبورم شب برم
ببخشید معذرت میخوام دستشویی نکشیده میکشم بالا یا با هم دعوا میکنن یا با باباشون

سوال های مرتبط

مامان مایا مامان مایا ۳ سالگی
خانوما من کل وقتم در اختیار دخترم و اشپزی و شغلمه یعنی از صبح بیدار شدن دنبال صبونه دخترم بعدش بازی و سرگرمی و ناهارشه بعدشم ۳ تا ۹ کلاسام هستن زبان درس میدم دخترمم همون تایم میره مهد شبم دخترم میاد شامشو میدیم اما تا بخوابه ساعت ۲ میشه انتظار دارم از مهد خسته اومده بخوابه اما گاهی حتی بعد ما میخابه واسه همین برای خودم زمان ندارم. از وقتی دخترم دنیا اومده یه فیلم ندیدم بخدا امشب شوهرم گفته فیلم کرفته هوس کردم منم ببینم دخترمو بردم با ماشین دور بزنم بخابنم بعد دوساعت خابید اما همینکه اومدیم بیدار شد حرصی شدم داد زدم اما مشکل بچم نیس اونم بچس بیدار شد خابش پرید دارم میگم مشکل خودمم چقد بد شانسم یه شب ذوق کردم فیلم ببینم همش میگم چقد بدبختم واقعا اعصابم خورده به شوهرم گفتم دیگه نگو فیلمی چیزی باشه خودت ببین من هوی میکنم میمونه به دلم☹️ بخدا بعد بچه دار شدن زندگی شخصیم تمام شد کل زندگیم شد بچه و اشپزی و کار خونه الان یعده میان میگن ناشکری