۹ پاسخ

این روزایی ک میگی بگذره بعدا دلتنگشون میشی و افسوس میخوری ک چرا لذت نبردی

همینه دختر بچه ی من نزدیک ۴ماهشه هنوزم همینه
همه اینا واسه قبل بچه داری بود

من وقتی شوهرم هست راحترم کمکم میکنه ولی وقتی نیست فقط میتونم بچه رو نگهدارم کارای خونه اینا کلا میمونه 🥲🥲

وای منم دقیقا مثل تو ان دوتا بچه دارم
اونقدر این یکی وقتمو گرفته اصلا به بزرگه توجه نمیکنم
اصلا خواب عمیق نداره فقط ۱۰ دقیقه

عزیزم چرا از اطرافیان کمک.نمیگیری؟

عزیزم از الان تو سخت ترین مرحلشی نزدیک ۳ ماهگی انقدر همه چی خوب میشه ها.
یک ماهگی خیلی خیلی خیلی سخته ینی واقعا آدم هیچ تجربه ای نداره.
من که خودم تا یک ماهگی شبا نمیخوابیدم و بالا سرش بیدار بودم که خفه نشه تو خواب😑😐
ولی زود تموم میشه بخدا.
پسر منم کولیک و رفلاکس داشت ینی هم خودش اذیت شد هم من.
ولی از ۳ ماه به بعد انقدر خوب میشنااااا

عزیزم ب مرور بهتر میشه ۲ ماهو ک رد کنن یکم خواباشون طولانی تر میشه... بعد خودتم بهتر یاد میگیری برنامه ریزی کنی. مثلا من دیگه یاد کرفتم تقریبا ک تا سفره پهن شد اول برم بهش شیر بدم تا بعد بذاره خودم بخورم وگرنه تا بخام شروع کنم خوردن چنان شلوغ میکنه ک انگار گرستگی بهش داریم میدیم. من اولا حتی دستشویی هم نمیتونسم بذارمش برم 🥲

منم عزیزم مثل شمام یه حموم درست نرفتم همش بدو بدو تا اروم۶غذا بخور کارها رو انجام بده بدنم درد میکنه خستم دوست دارم یه ساعت بخوابم

عزیزم بده نینی رو دست شوهرت برو حموم

سوال های مرتبط