۷ پاسخ

من خونه تکونی دارم یکم ذهنم ازاد تر شده

من تا پنج ماهگی اکثرا استراحت بودم و خوابمم زیادبود تا سه چهارماهگی شوهرم خیلییی کمکم بود ومن بیشتر خواب بودماز سه ماهگی وقتم با عذا پختن و ظرف شستن میگذشت از شش ماهگی بافتنی کلی برای بچم بافتم و لباس دوختم براش سیسمونی شم خودم گرفتم و از اون به بعدم ریز ریز دارم خونه تکونی میکنم هرروز یه کاری میکنم و خونمو تمیز میکنم تا موقع زایمانم ان شاءالله همه چی حاظر باشه به امیدخدا دست تنهام آخه

طبق معمول خونه و چهار دیواری 😔😔😢

من با تنهایی

اره عزیزم طبیعیه مگ که تازگی اینجوری شدم ماه ۹ که وارد شدم الان باز خوبه میتونی کارهاتو کنی فشار رو مثانه ات کمتره من همش خوابم میاد حالت روحی داغونم حس تنهایی شدید میکنم سعی میکنم تو غار تنهایی خودم باشم چون هر چی اعتراض کردم فایده نداشت کسی اهمیت نداد
...
همش خسته و خواب آلود و دپ
من اگر بتونم دوست دارم بهم توجه بشه و برم بگردم گاهی با فیلم کمدی خودم حالمو عوض میکنم با دیدن لباس های بچه انرژی میگیرم میرم نکاه میکنم شاد میشم

دعا وقرآن بخوون من که دوتا بچه دارم از دست اینا می خوام فرار کنم

من قبلاً گلدوزی میکردم خیلی خوب بود ولی الان همش دراز میکشم همش خسته و خوابم میاد

سوال های مرتبط