سلام مامانا خوبین من احساس میکنم مشکل پیدا کردم ماطبقه پایین مادرشوهرم میشینیم مادرشوهرم روزی چندبارمیادخونمون نمیدونم چیکارکرده دخترمو وابسته خودش کرده اصلا بغل منی که مامانشم نمیادمیره میمونه بغل مادرشوهرم اون میاد همچین ذوق میکنه میره گریه میکنه ازدوراون میبینه جیغ میزنه گریه میکنه که بره بغلش نمیدونم چیکارکنم مادرشوهرمومیبینم استرس میگیرم که بچم نره بغلش خود خوری میکنم بنظرتون چیکارکنم نکنه بچمو دعا ایناکرده

سلام عزیزم بچه منم مثل شماست همچنان بوتون همون جوریه یا به شما وابسته شد

من نیاز دارم روزی یه ساعت یکی بیاد پسرمو ببره من به کارام برسم واقعا

بالاخره اول و آخر تو مادرشی به نظرم از این فرصت استفاده کن تا پیش مادرشوهرت عشق کن ، به کارات برس ، به زندگیت برس ، این وابستگي ها کوتاهن چندماه دیگه وابستگیش عوض میشه نترس

عزیزم منم شرایط تو رو دارم با این تفاوت ک من بالا میشینم اونا پایین
پسرم خیلی دوسشون داره براشون ذوق میکنه وقتی میبینه دستشو دراز میکنه ک بره بغل مادرشوهرم جیغ میزنه واسش ولی اگه یه ماهم نبینه اونارو مشکلی نداره
اما من ک نصف این کارارو هم برام نمیکنه دو ساعت خونه نباشم نبینه منو گریش بند نمیاد تا وقتی ک بیام
اگه کمتر برات ذوق میکنه واسه اینه ک تو همیشه کنارشی معلومه ک ئه آدم جدید ببینه ذوق کنه نگران نباش اول و آخر تو رو مامان صدا میزنه😍

پسر من با بابام اینطوریه زیادم ندیدتش ولی اون هست هیچ کیو نمی بینه

بچه ها کوچیک بودنی اونطور میشن
پسر منم برا مامان خودم اونطور هست

برار بزرگش نه واست دیونه ای.. اول و اخرش بچه شماس