مامانا این قضیه‌ی اضطراب جدایی بچه‌ها خیلی جدیه ها😬😬 هفته‌ی پیش عروسی دعوت بودیم مادرشوهرم و همسرم گفتن بچه‌رو نبرم هم سرده هم تو شلوغی هست خودمون میگیریمش . منم چون همیشه وقتی خونشونیم خیلی خوش اخلاقه و کاری بهم نداره ولش کردم. از طرفی شوهرمم اون شب نبود و پیش مادرشوهرم و عمه‌هاش بوده بچه‌م .پسرم اولش چیزی نمیگه و حتی میخوابه اما وقتی بیدار میشه میبینه نیستم یه جوری گریه میکنه و جیغ میزنه که همشون ترسیده بودن . اون جایی هم ک عروسی بود یه ساعت فاصله بود و کسی هم نبود منو برگردونه.به زور یکی رو پیدا میکنن که باهاش بیان پیش من و پسرم رو بیارن. باز من میگفتم تو ماشین خوابش میبره مثل همیشه اما تا خود عروسی این بچه جیغ زده و گریه کرده😕تجربه شد هیچوقت دیگه ولش نکنم..وقتی خودمو دید انگار نه انگار این همون بچه‌ای بوده که اینقد گریه کرد و جیغ زده..

الههی

گودوووو

اره بابا خیلی جدیه
واسه ژیوان که خیلیم شدیده
دهنم سرویسه بخدا تا اشپزخونه‌نمیتونم برم

وای😬😬😬

دقیقا هلیا شش ماهش بود من رفتم عروسی موند پیش عمه هاش
اگه بدونی چه کااار کرد

اره موافقم
من تقریبا ی ماه پیش سرما خوردم میخاستم برم دکتر مامانم گفت من نگهش میدارم برو بیمارستان شلوغ و الوده اس (با مامانم خیلی خوب میمونه و ارومه)
رفت و برگشتم ی ساعت طول کشید مامانم میگه تو این مدت همش بهونه گیری میکرده
وقتی هم اومدم خونه تا از کنارش بلند میشدم گریه میکرد فکر میکرد میخام برم

اینقدر جدیه ک میگن تا قبل از دوسالگی به هیچ وجه بیشتر از دو ساعت نباید از مادر دور باشه.الهی بگردم چی کشیدی تا بچه برسه بهت😥

وای دقیقا همین اتفاق واس منم افتاد چند روز پیش دخترم پیش مادرم میموند همیشه این سری اصلا نمونده کلی گریه کرده بود

وای عزیزم حداقل باباش بودبهتربود ولی هردوتون همزمان تنهاش نذارین🥺