پارت ۵

نمیدونم بگم تلخ ترین روزو داشتم یا شیرین ترین
تلخ و وحشتناک بود چون توی اون ساعتا بدترین دردارو تحمل کردم و مرگ‌ و به معنای واقعی دیدم قشنگ جون دادم مردم‌و زنده شدم
شیرین بود چون انتظارم به پایان رسید و پسر قشنگم‌ رو بغل کردم


من تجربه به شدتتت تلخی رو گذروندم و واقعا نسبت به زایمان طبیعی حس بدی پیدا کردم و صدبارم برگردم عقب باز هم سزارین رو انتخاب می‌کنم و واقعا ارزششو داشت با اینکه شونم درد میکنه و جای بخیم میسوزه و راه رفتن برام سخته اما دردش یک هزارم اون چیزی نیست‌ که من تجربه کردم من حتی پمپ درد هم نداشتم برای کم شدن دردامم شیاف نزاشتم جز یبار که دیدم فرقی نداره و دردام قابل تحمله دیگه از شیاف استفاده نکردم
در کل از زایمانم راضیم

و از خدا میخوام اون هایی که زایمان طبیعی در پیش دارن براشون راحت بگذره و تجربه من هیچوقت براشون پیش نیاد تا خاطره بدش بمونه براشون🥲


من درد زیادی رو تحمل کردم تا فرشته کوچولومو بغل بگیرم و واقعا ارزششو داشت🥺🙂

پارت ۴ تو کامنتای تاپیک قبل

۲ پاسخ

عزیزم.منم مث خودت درد طبیعی کشیدم آخرم سزارین شدم.خیییییلی دردناک بود.قدمش مبارک باشه🌹😍

وححححححح استرس افتاد ب جوتم
من سزارینم ولی میترسم پرستارای بیمارستان نیمه دولتی گیر بدن بگن بایدطبیعی زایمان کنی

سوال های مرتبط

مامان هدیه ماندگار 💙 مامان هدیه ماندگار 💙 ۱ ماهگی
سلام خانمای گل مامانای آینده و مامانای تازه منم بعد از چهار روز فرصت کردم گوشی دست بگیرم .گل پسر قشنگ منم که قرار بود آبانی بشه توی ماه مهر به دنیا آومد با زایمان طبیعی اورژانسی تجربه ی خیلی سختی بود برای من چون برخلاف اونچه که فکر می کردم زایمان سوم راحت تره واقعا سخت تر بود من بخاطر فشار یهویی که دیابت بارداری با دوسانت بستری شدم و بدون درد با آمپول فشار و معاینه ی تحریکی زایمان کردم خوشحال و خندان بستری شدم حتی تا پنج سانتم باز شدگی همچنان درد نداشتم ودرآخر با معاینه ی وحشیانه ی پزشک تا هشت سانت پیش رفتم و با کلی فشار و زور خودم در زایمانی سخت پسرم رو به دنیا آوردم ترجیح میدم تجربه زایمانم رو به طور کامل توضیح ندم تا باعث استرس دیگران نشه اما از نتیجه راضیم چون مامای خوب و باتجربه ای بالای سرم بود و واقعا بخیه های خوبی برام زد از قبل از بارداری هم بهتر.انشالله همگی زایمان راحتی داشته باشین وکوچولوهاتون رو به سلامتی بغل کنید.واینکه دلم براتون می سوزه که هنوز باردارین 😂😂😂واقعا بچه داری هرچقدر سخت خیلی از بارداری بهتره 🧿🧿🧿
مامان حلما و ایلیا مامان حلما و ایلیا ۸ ماهگی
بعد که تموم شد رفتم ریکاوری و توی این مدت من بی حسیم کم شده بود اونجاهم از کاشیا دیدم دوبار دودستی یه اقایی محکم شکممو فشار داد توی ریکاوری دوباره فشار دادن اروم بود ولی من مرگو به چشمم دیدم واقعا دردش انقدر شدید بود از حال رفتم بااینکه استانه تحمل بالایی دارم دوبار بعدم فشار دادن😭کم کم بی حسیم رف دردام شرو شد اوردن بهم مسکن زدن شیاف برداشتن و قابل تحمل بود برام تا وقتی از تخت بیام پایین واقعا بار اول سخته خیییلی سخته دقعات بعد ب نسبت بهتر میشه امروز روز دومه راضی ام دردم قابل تحمله و میتونم راه برم ولی بخیه هام میسوزه و نمیتونم قد صاف کنم بعنوان کسیکه دوتاشم تجربه کردم باید بگم هیییییچ فرقی باهم ندارن شما فقط باید انتخاب کنید که میخاید قبل زایمان درد بکشید یا بعد زایمان واقعا درداشون در یک حده من اول خوشحال بودم فک میکردم سزارین راحته ولی نیست هموگلوبین خونمم اومده پایین ۷ونیمه چون مقدار خونریزی نسبت به طبیعی خیلی زیاده دوتا سرم اهن گرفتم و دارو شرو کردم انشالله بهتر میشم
مامان هامین🩵 مامان هامین🩵 روزهای ابتدایی تولد